Get Mystery Box with random crypto!

«گفت‌وگوهای زندان» 🏻 مصاحبه‌ی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده د | فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

«گفت‌وگوهای زندان»


🏻 مصاحبه‌ی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده در زندان اوین


«فصل دوم؛ در ستایش جنبش مهسا»


من گشایش در سیاست خارجی را فوری‌تر، گشایش در سیاست داخلی را مهم‌تر و گشایش فرهنگی و اجتماعی را پرتنش‌ترین می‌دانستم. جنبش زن، زندگی، آزادی چالش‌انگیزترین موضوعات یعنی حجاب را آزاد کرد.

جنبش مهسا نشان داد که نسل جوان تصمیم گرفته زندگی را از آن خود کند و آن‌چنان که مایل است بپوشد، بخورد، بنوشد، بشنود، بیند، ببوید و ببوسد.

جوانان اراده کرده‌اند که سد سکوت را بشکنند و سخن مستقل خود را بگویند و آرمان‌های خود را تحقق بخشند. کسی نمی‌تواند مقابل اراده چنین نسلی بایستد.

جنبش مهسا ذهن و زبان بسیاری از مردم را استعلا بخشیده، هنر و ادبیات خود را آفریده و روش‌های مدنی جدیدی را برای مقاومت علیه استبداد و کسب آزادی خلق کرده است و از قدرت جدیدی خبر می‌دهد.

جنبش زن، زندگی، آزادی حاکمیت را با بحران بی‌سابقه‌ای روبه‌رو کرده است. نمی‌خواهد بی‌حجابی را علناً به‌رسمیت بشناسد و نمی‌تواند پلیس را بار دیگر درگیر برخورد با بی‌حجابان کند، زیرا می‌داند که آتش اعتراضات دوباره زبانه خواهد کشید.

نسل جوان در جنبش مهسا، ستون‌های آپارتاید فقهی و سیاسی را به لرزه درآوردند و نشان دادند به چنان رشدی رسیده‌اند که می‌توانند خود نبض مبارزات را دردست بگیرند.

جوانان تصمیم گرفته‌اند به‌جای فرو خوردن نارضایتی‌ها و منتظر منجی ماندن، خود فریاد رسای "از کردستان تا تهران؛ جانم فدای ایران" و "از زاهدان تا تبریز؛ ظلم و فساد و تبعیض" سر دهند و نویدبخش یک تغییر بزرگ و تاریخی شوند.

جنبش مهسا لحظه به ستوه آمدن جوانانی را به نمایش گذاشت که به اعتراض به تحقیر و تبعیض و ریاکاری پرداختند و در مصاف با خودکامگی و ناکارآمدی و فساد، از آزادی و برابری و کرامت انسانی دفاع کردند.

وقتی جوانان از زندانی‌شدن برای آزادی احساس غرور می‌کنند و بر ترس خود فائق می‌آیند، طلسم استبدادی می‌شکند و نصربالرعب بلاموضوع می‌شود.

اگر حوادث تلخ سال ۶۰ را آغاز نقض سیستماتیک حقوق شهروندان به‌شمار آوریم، سال ۴۰۱ را می‌توان سال شروع عقب‌نشینی حاکمیت به سود تامین حقوق مدنی، سیاسی ایرانیان خواند.

من جنبش زن، زندگی، آزادی را نه‌فقط رهایی‌بخش در ایران می‌دانم، بلکه معتقدم این جنبش آثار و برکات منطقه‌ای هم به‌سود آزادی خواهد داشت.

شکست طالبانیسم شیعی، طالبانیسم سنی را تحت فشار زیادی قرار خواهد داد. به نظر من ایران امروز آئینه فردای افغانستان است.

تحلیل گفتمان رهبر بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی نشان می‌دهد که او شکست خود و حاکمیت را در افکارِعمومی پذیرفته است، اگرچه در ظاهر به‌شدت آن را انکار می‌کند.

رهبر این‌بار با سیاست‌ورزان مخالف خود روبه‌رو نیست، بلکه مقابل اکثریتی از شهروندان آگاه و مطالبه‌گری قرار گرفته که خواست‌هایی منطقی و انسانی دارند و ایستادن در برابر آن‌ها فراتر از توان هر حکومتی است.

همبستگی باحجاب و بی‌حجاب، شمال شهری و جنوب شهری، سنتی و مدرن، زن و مرد، پیر و جوان، شیعه و سنی برای کسب آزادی، صفت برجسته جنبش زن، زندگی، آزادی است.

حق و انتخاب آزادی حجاب همان نقشی را درجهت گذار به دمکراسی در جمهوری اسلامی ایفا خواهد کرد که پذیرش حق/آزادی مالکیت در اروپای غربی ایفا کرد و سرمنشا دستیابی به دیگر حقوق و آزادی‌ها شد.

من قبلاً آزادی انتخابات را مادر دیگر آزادی‌ها در ایران می‌دانستم. اما جنبش مبارک زن، زندگی، آزادی مرا به این نتیجه رساند که در جمهوری اسلامی ایران، آزادی حجاب مادر آزادی‌هاست.

چالش حجاب تا زمانی که ولایت فقیه در قانون اساسی بماند و بخواهد بر ایران حکومت کند، ادامه خواهد یافت، اما نتیجه مطلقا به سود ملت رقم خواهد خورد.

رهبر هرچه دیرتر آزادی حجاب را به‌رسمیت بشناسد، حاکمیت هزینه‌های بیشتری می‌پردازد و حکومت را بی‌اعتبارتر می‌سازد و جوانان را سیاسی‌تر می‌کند.

از چندسال پیش می‌گفتم اگر در ایران انقلاب جدیدی رخ دهد، انقلاب زنان خواهد بود. بنابراین پیشتازی زنان در جنبش مهسا مرا متعجب نکرد، اما دستاوردهایش فراتر از انتظار من بود.

برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.

@MostafaTajzadeh