Get Mystery Box with random crypto!

‍ این هفته می‌خواهم به ستم رفته بر دوست عزیزم محمدرضا جلایی‌پ | فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

‍ این هفته می‌خواهم به ستم رفته بر دوست عزیزم محمدرضا جلایی‌پور بپردازم که در یک‌سال گذشته، در بند ۴ زندان اوین هم‌اتاق بودیم و خوشبختانه امروز پس از گذراندن یک‌سوم حبس از زندان آزاد شد.

وی فرزند دکتر حمیدرضا جلایی‌پور از دوستان پاکدامن و پاکدست من است که برای او و سه برادر شهیدش احترام زیادی قائلم.

محمدرضا از سال ۸۸ تا به امروز ۵ بار بازداشت یا زندانی شده است. در بازداشت‌های قبلی بعد از چندماه بازداشت طولانی انفرادی در بند ۲۰۹ یا ۲۴۰ یا دوالف اوین آزاد و نهایتاً در دادگاه تبرئه شد. این‌بار در پی میلیونی شدنِ چند هشتگ او بعد از انتشار ویدیوی دلخراشی که مادری جلوی ونِ گشت ارشاد فریاد می‌زد و نیز بعد از فاجعه‌ی مرگ مهسا (ژینا) امینی در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شد و حکم ۴سال و ۸ماه زندان (۳سال و ۷ماهش قابل اجرا) برای پرونده بازداشت سال ۹۷ او (بعد از خروج از جلسه مشاوران آقای خاتمی) اجرا شد. برای این پرونده درخواست اعاده دادرسی کرده که هنوز رسیدگی نشده است.

محمدرضا از فعالان مدنی و سیاسی و پژوهشگران جامعه‌شناسی و سیاست اجتماعی و جوان‌ترین عضو حقیقی جبهه اصلاحات ایران است. او در دانشگاه‌های تهران، LSE، آکسفورد، پرینستون و هاروارد در رشته جامعه‌شناسی تحصیل و پژوهش کرده و چندسال است که منتظر رفع ممنوعیت خروج از کشور برای دفاع آخرِ دکترای‌اش در دانشگاه آکسفورد است.

محمدرضا در ۲۲سال گذشته هدایتگر کمپین‌های انتخاباتی و غیرانتخاباتی متعدد و موثری بوده است؛ ازجمله در سال۸۸ در پویش موج سوم با ۳۶۰هزار عضو. او همچنین در سال‌های گذشته درباره موضوعاتی همچون ضرورتِ توجه بیشتر اصلاح‌طلبان به عدالت و برابری و محیط‌زیست و رفع تبعیض جنسیتی، هم‌افزاشدنِ اصلاحات سیاستی و نهادی و ساختاری، توانمندسازیِ تشکیلاتی و گفتمانی اصلاحات (به تعبیر او "اصلاحات در اصلاحات")، برگزاری انتخابات مقدماتیِ شفاف برای گزینش نامزدهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان، ارتقای حکمرانی کرونا و آموزش و سلامت عمومی، حقوق مهاجران افغانستانی، رفع تحریم‌ها، سنجش‌پذیرشدن برنامه‌های انتخاباتی، خشونت‌پرهیزی و دمکراسیِ عمیق، نوشتارهای متعددی منتشر کرده و در کنش سیاسی جمعی و نهادی هم عملاً به تحقق آن‌ها کمک کرده است.

پژوهش‌ها و کتاب‌های منتشرشده و درحال انتشار او عمدتاً ترجمه و تألیف‌هایی در حوزه‌های جامعه‌شناسی دین، "سیاستِ دادخواه و سوسیال دمکراتیک" و کاهش نابرابری‌ها بوده است.

خوشبختانه شاهد بودم که در یک‌سال گذشته هم با روزانه ۱۰ساعت مطالعه‌ی ژرف و با برنامه و ۲ساعت ورزش سنگین، زندان را به‌قول خودش به "فرصت مطالعاتی و مراقباتی" تبدیل کرد.

آنچه آدمی را به تحسین محمدرضا برمی‌انگیزد، نگاه انسانی و ملی و روحیه مثبت، بانشاط و امیدوار اوست که با همه کس و با هر گرایش و عقیده و سلیقه‌ای می‌جوشد. هرجا و با هرکه هست، سعی او در دلپذیرکردن محیط است.

باوجود استعداد و دانش بسیارخوب خود، نه‌تنها اهل به رخ‌کشیدن آن‌ها نیست (و کمتر کسی می‌داند که او نخبه المپیادی است)، بلکه دائم درصدد استفاده از هر فرصتی برای آموختن، حتی در زندان است؛ از آموختن ساز و آواز ایرانی تا آشپزی و خطاطی روی عقیق. رزمی‌کار است و به‌قول خودش تابه‌حال حتی با یک‌نفر به نزاع فیزیکی نپرداخته است. قلمی رسا و زبانی بهداشتی دارد. از صدای زیبایی بهره می‌برد و با ادبیات فارسی به خوبی آشناست.

آزادی‌اش را به همسر، پدرومادر و نزدیکانش تبریک می‌گویم.

هروقت مسئولی در جمهوری اسلامی مدعی شد که هیچ منتقد مصلح و خشونت‌پرهیز و ملتزم به قانونی در ایران امروز سرکوب و زندان ناعادلانه نمی‌شود، به او یادآوری کنید که محمدرضا از مصادیق روشن خلاف ادعای او و مثال نقض آن است که بدون ارتکاب کوچک‌ترین جرمی، سال‌های متمادی طعم حبس و بند و زندان را چشیده است.

@MostafaTajzadeh