Get Mystery Box with random crypto!

‍ عزیزم! حبس ظالمانه‌ات هشت سال و‌سه ماهه شد. فخرالسادات محت | فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

‍ عزیزم!
حبس ظالمانه‌ات هشت سال و‌سه ماهه شد.

فخرالسادات محتشمی پور

و چه اندوهبار که امشب نتوانستی در مراسم ترحیم زن‌عموی عزیزت شرکت کنی.
باز هم این بانوی مهربان چشم براهت ماند. مثل روز وداع و مراسم سومین روز درگذشتش.
مثل قبل‌ترها که گلایه میکرد از تو که چرا کمتر به او سر میزنی.

از گرفتاری‌هایت می‌گفتی، عذرخواهی و چرب زبانی می‌کردی که جبران تقصیر یا نه بهتر است بگویم قصورها بشود و چقدر حرف داشتید برای هم از گذشته‌های دور تا همین نزدیکی‌ها قبل از بازداشت دوباره‌ات به جرم نقد رهبر!

مصطفی‌جان!
امشب هنگام خواندن آیات قرآن یاد آن هجوم وحشیانه افتادم به خانه شهید. همان عصر بهاری بعد از آزادی‌ام از زندان سپاه در سال ۹۰ که مراسم ختم قرآن را در حسینیه عموجانت برگزار کردیم و امنیتی‌ها از خوف دور هم جمع شدن ما سراسر خیابان اختیاریه جنوبی را نظامی کرده بودند و اصرار داشتند که برنامه ما را به هم بزنند.

چه اهانتی شد به آن خانه و صاحبش اما میزبان عزیز با شجاعت و ابهت و آرامش تمام میهمانان را به خانه‌اش دعوت کرد و پذیرایی کرد و مهاجمین هم جرأت نکردند بیش از آن اسائه ادب کنند و راهشان را گرفتند و رفتند.

قرآن را خیلی دوست داشت این مادر شهید و البته عامل به آموزه‌های قرآنی هم بود.
یادت باشد برایش قرآن بخوانی.
و این خود ماییم که نیاز به آرامش داریم

و این شعر فرخی یزدی تقدیم به تو و همه بندیان راه آزادی

آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی

دست خود ز جان شستم از برای آزادی

تا مگر به دست آرم دامن وصالش را

می‌دوم به پای سر در قفای آزادی

در محیط طوفان‌زای، ماهرانه در جنگ است

ناخدای استبداد با خدای آزادی

شیخ از آن کند اصرار بر خرابی احرار

چون بقای خود بیند در فنای آزادی

دامن محبت را گر کنی ز خون رنگین

می‌توان تو را گفتن پیشوای آزادی

فرخی ز جان و دل می‌کند در این محفل

دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
@MostafaTajzadeh