Get Mystery Box with random crypto!

برادران لیلا و حرمت بزرگتری... احتمالا این روزها بزرگترین منا | Movielove

برادران لیلا و حرمت بزرگتری...

احتمالا این روزها بزرگترین مناقشه این فیلم بر سر سیلی است که ترانه علیدوستی بر صورت پدر پیر خود می‌نوازد. باید بپذیریم که بروز چنین مناقشه‌ای ریشه در فرهنگ اشتباه ما دارد نه در فیلمنامه سعید روستایی! اینکه یک نفر را به واسطه پدر بودن یا بزرگتر بودن قابل احترام می‌دانیم بزرگترین رکب فرهنگی ماست. پدر و مادری که فقط از پدر و مادری تولید مثلش را آموخته‌اند نه تنها شایسته احترام نیستند بلکه باید منتظر سیلی فرزندان خود نیز باشند. هیچگاه یک انسان جانی را به واسطه بزرگ بودن نباید قابل احترام دانست!

سیلی لیلا بر صورت پدر، سیلی یک نسل است بر نسلی که با فرهنگ اشتباه و بیراهه رفتن خود، مسبب گرفتاری‌ها و ناهنجاری‌های زیادی برای نسل‌های پس از خود شده‌اند. آنچه که ما امروز در جامعه می‌بینیم ماحصل همان فرهنگ احترام ناحق به بزرگتر است. البته این نوشته نافی احترام به پدر و مادر یا بزرگتر نیست، اما باید هرچیز به جای خود و به اندازه باشد.

فیلم برادران لیلا فیلم خوبی هست و فیلم خوبی نیست. این تناقض دلیل دارد. از این منظر که فیلم وارد زیر لایه‌های فرهنگی جامعه شده و مستقیم به فرهنگ‌های خاک خورده، عتیقه و بی‌بنیان ما می‌پردازد فیلم خوبی است، اما با معیارهای سینمایی فیلم نقاط ضعف بسیاری دارد.

در راستای فیلم‌های درام اجتماعی که در سال‌های اخیر در ایران رونق گرفته است، این فیلم تلاش کرده گامی به جلو بردارد و وارد درونی‌ترین و خصوصی‌ترین لایه‌های اجتماعی ما، یعنی روابط یک خانواده از هم گسیخته شود. از این منظر اثر روستایی قابل است اما این ریسک بزرگ آنگونه که باید از کار در نیامده است.

این فیلم کارگردانی پیچیده‌ای ندارد اما در همان هم لنگ می‌زند. عنصر میزانسن تا حد زیادی از فیلم حذف شده یا کمتر به آن پرداخته شده است. اگرچه فیلم سکانس‌هایی درخشانی نیز دارد اما کلیت آن چنگی به دل نمی‌زند. البته آنطور که مطلع شده‌ایم گویا روستایی با کمبود زمان برای رساندن فیلم به جشنواره کن مواجه بوده و به همین دلیل فرصت لازم را برای تدوین بهینه فیلم نداشته است. دلیلش هر آنچه که بوده، ماحصل آن به لحاظ کارگردانی حتی در اشل خود روستایی هم گامی به عقب محسوب می‌گردد.

در مورد فیلمنامه اما قضیه کمی متفاوت است. اعتقاد دارم فیلمنامه اثر بسیار بهتر از دیگر بخش‌های آن است؛ علیرغم انتقاداتی که به آن وارد است. مطابق آنچه پیشتر اشاره شد، موضوع فیلم یک تحول و حتی انقلاب بزرگ در سینمای ایران است. دیالوگ‌های گزنده فیلم در کنار نوع ادای این دیالوگ‌ها توسط بازیگران از دیگر نقاط قوت فیلمنامه است. روستایی با هوشمندی و توانمندی خود، در بسیاری از سکانس‌ها تمام شخصیت‌ها را در بستر مباحث خود درگیر می‌کند به طوری که ما از هر شخصیت با توجه به نوع طراحی آن، به قدر کافی دیالوگ می‌شنویم و این امر علاوه بر معرفی بهتر شخصیت‌ها، موجب واقع‌گرایانه‌تر شدن فیلمنامه او شده است.

اما بزرگترین ضعف فیلمنامه به طراحی شخصیت‌ها بر‌میگردد. تقریبا تمام شخصیت‌ها تک‌بعدی و نهایتا به صورت محدود دو بعدی هستند. لیلا، شخصیت محوری فیلم، یک کارکتر کاملا تک‌بعدی است که ما فقط او را در نقش منجی برادران و بدون هیچ اشتباهی می‌بینیم. شاید تنها شخصیت نوید محد زاده است که در انتهای فیلم از قالب تک‌بعدی خود خارج می‌شود که آن هم به نظر کافی نمی‌رسد.

مشکل دیگر فیلمنامه باورپذیر بودن شرایط است. به نظر نگارنده اگر این فیلم در برخی شهرستان‌های کوچک مرزی که هنوز ماهیت عشیره‌ای و قبیله‌ای خود را حفظ کرده‌اند ساخته می‌شد، بهتر می‌بود. باور اینکه هنوز در تهران خانواده‌هایی وجود داشته باشند که بزرگتری فامیل تا این حد از اهمیت برخوردار باشد که یک شخص تمام پس‌انداز زندگی خود را فدای آن کند، حداقل برای شخص بنده کمی دور از ذهن است‌. نمی‌دانم شاید هم هنوز چنین خانواده‌هایی در زیر پوست شهر باشند که بنده اطلاعی از آن ندارم.

در پایان اما می‌خواهم به بخشی از نقدها یا بهتر بگویم برداشت‌های بی‌اساسی که فقط مخصوص کانال‌ها و صفحات مجازی است و رواج پیدا کرده، بپردازم. اینکه این فیلم یک پیش‌بینی از جنبش زن، زندگی، آزادی و منیفستی برای یک‌انقلاب است و به نوعی مجاز از شرایط کشور ایران در این روزهاست. حتما شما هم شنیده‌اید؛ پدر در نقش رهبر یا شاه، ترانه در نقش مام وطن و برادران در نقش مردم‌ و...

(ادامه دارد... )

@Motion_Picture_Love