توی ی سریالی، پیرمرده برگشت گفت: وقتی کسی رو دوست داریم، بخشی | پشتیبان مووی توییت
توی ی سریالی، پیرمرده برگشت گفت: وقتی کسی رو دوست داریم، بخشی از ما جزیی از اون میشه و بخشی از اون جزیی از ما. وقتی که میره [یا میمیره] اون بخشمون هم میمیره. اما بخشی از اونها که با ماست، تا هستیم، هست. بعد گفت میخوام برم و به اقیانوس برسم. چون کسی که دوستش داشتم دلش میخواست اقیانوس رو ببینه. اون بخشی ازش که در من هست، وقتی من به اقیانوس رسیدم، با چشمهای من اقیانوس رو میبینه. اونجا سفر من به پایان میرسه. و رفت و به اقیانوس رسید. و بعد خودش رو کشت :') @MovieTwitte