Get Mystery Box with random crypto!

مطالعه گران

لوگوی کانال تلگرام mutaliagaran — مطالعه گران م
لوگوی کانال تلگرام mutaliagaran — مطالعه گران
آدرس کانال: @mutaliagaran
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
مشترکین: 6.70K
توضیحات از کانال

هر زمان که درد خیلی کُشنده و شدید باشد، مطالعه، چاقوی درد را کُند می‌کند،
برای منحرف کردن ذهنم از افکار مأیوس کننده، صرفاً نیاز دارم به کتابها پناه ببرم.

‌🍸دوستان "کتاب‌خوان" تان را دعوت کنید.

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 12

2022-05-09 08:50:04

حواسمان
به چروک هایِ دور چشم
مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد
حواسمان به ترشدن های
گاه و بیگـاهِ چشم هایِ
کم سو و دلتنگیِ شان باشد
حواسمان باشد آن ها
خیلی زود پیــر می شوند
و خیلی زودتر از آنـچه
فکـرش را می کنیـم
از کنارمان می رونـد....
حواسمان باشد به دلگیـریِ
غروب هایِ تنهاییِ شان...
حواسمـان باشد که آن ها
تمامِ عمـر حواسشان به مـا،
به آرام قد کشیدنمان،
نیاز ها وناز هایمان بوده است....
آن ها یک روز آنقدر
پیـر میشوند که
حتی اسم هایمان را هم
فراموش می کنند....
حواسمان به گرانترین
و بی همتا ترین عشق هایِ زندگیمان به "بابا" به "مامان" ها خیلی باشـد
خیلی لطفـا....


‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
440 views05:50
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 08:45:08


آدم‌ها را "مهمان کنید"
مهمان یک "دل خوش"
یک احوالــپرسی
"ساده و بی‌قضاوت"
یک فنجان "زندگی بی‌دغدغه"..
مهمان "مهربانی‌تان"..

آدم‌ها را مهمان کنید..
به "دوست داشتن"
به "خیال راحت" از حضورتان..
به "حس خوب"
به حرفــهای "بی کینه و کنایه"
به "لبخندی"..
من شما را با احترام به این
چالشِ نیک "دعوت میکنم"...

سلام به‌ صبح دل انگیز بهاری
سلام به دوستان عزیز
صبحتون پر از
احساس خوشبختی



‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
419 views05:45
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 09:44:01


عاشق ماندن

تلفن همراه پیرمردی که در اتوبوس کنارم نشسته بود زنگ خورد.
به زحمت، تلفن را
با دستهای لرزان از جیبش در آورد.
.
هرچه تلفن را در مقابل صورتش، عقب و جلو برد، نتوانست اسم تماس گیرنده را بخواند. رو به من کرد و گفت: ببخشید ، چی نوشته؟ .
گفتم: " همه چیزم " .
.
پیرمرد با وجدی کودکانه گفت: الو سلام عزیزم ...
دستش را جلوی تلفن گرفت و با صدای آرام وشادی مضاعف به من گفت: ''همسرم'' است.....

عاشق شدن
آسان است آنقدر که همه انسانها
توان تجربه کردن آن را دارند.
مهم عاشق ماندن است...
بی انتها، بی زوال، تاابد، بی منت...
ان شاءالله چنین زندگی هایی قسمت همه بشه!!!

‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
496 views06:44
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 08:31:23

هفت قانون منطقی‌

1_ با گذشته خود کنار
بیائید تا حال شما را خراب نکند.
2_ آنچه دیگران در مورد
شما فکر میکنند به شما ارتباطی‌ ندارد.
3_گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛ به زمان کمی‌ فرصت دهید.
4_ کسی‌ دلیل و مسئول خوشبختی‌
شما نیست؛ خودتان مسئولید.
5_ زندگی‌ خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ ما هیچ خبر نداریم که
زندگی‌ آنها برای چه و چگونه است.
6_ زیاد فکر نکنید؛ اشکالی ندارد که جواب بعضی‌ چیز‌ها را ندانیم.
7_ لبخند بزنید؛ شما مسئول
حل تمام مشکلات دنیا نیستید

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌
‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
440 views05:31
باز کردن / نظر دهید
2022-05-07 09:53:49



آنچه اعتبار انسان را تعیین می کند
وجدان اوست
نه امضای او...

شاگردی از استاد خود پرسید:
معنای زندگی چیست؟
استاد جواب داد:
به جایی که تاریک و ظلمانی است،
نور ببریم.
به جایی که امید نیست، امید ببریم.
به جایی که دروغ هست، راستی ببریم.
به جایی که ظلم هست، عدالت ببریم.
به جایی که کدورت هست، مهر ببریم .
به جایی که جنگ هست،
صلح و انسانیت ببریم ....

و …. این ساده ترین و قابل فهم ترین
معنای زندگیست....




‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
542 views06:53
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 20:23:45

تا جای ممکن، شکرگزار باشید نه تنها به خاطر موهبتهای بزرگ، بلکه برای چیزهای کوچک. ما هیچ حقی نسبت به هستی نداریم. پس هرچه داده می شود، یک نعمت است. شکرگزاری و سپاس را بیشتر کنید.

بگذارید که شیوه ی شما شود. از همه سپاس گزار باشید. اگر کسی شکرگزاری را درک کند به خاطر چیزهای مثبت و همچنین برای چیزهایی که می توانست تحقق پذیرد شکرگزاری می کند و اگر محقق نشد بازهم شکر می گزارد.

وقتی کسی به شما کمک میکند تشکر می کنید. این فقط آغاز راه است. سپس شکر می کنید که کسی به شما آسیب نرسانده است درحالی که ممکن بود چنین شود. وقتی حس شکرگزاری را درک کنید و اجازه دهید در عمق و جودتان بنشیند، برای همه چیز شکرگزار می شوید.

هرچه شکرگزار تر باشید کم تر شکوه و شکایت می کنید. وقتی شکوه و شکایت ناپدید می شود فلاکت هم از میان میرود. فلاکت و شکایت در کنار هم اند. فلاکت در شکایت و ذهن شکایت گزار لنگر انداخته است. فلاکت در کنار شکرگزاری غیرممکن است و این یکی از مهم ترین رازهایی است که باید آموخت!



‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
547 views17:23
باز کردن / نظر دهید
2022-05-05 20:36:09

سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم
"مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد
در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای
یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان‌
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند :
برای" نهایت" برای" شرافت

" برای" انسانیت"

و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "

و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "

من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "

وای بر من اگر قدر ندانم…



‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
647 views17:36
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 19:45:55


متنى از جنس طلا

ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
راز این امیدواری و آرامشی
که در وجودت داری چیست؟!
گفت :
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ کنم :
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ‌ها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ‌ها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ...

تو یک انسانی، زیبا باش،

لباس خوب بپوش، ورزش کن،
مواظب هیکل و اندامت باش.
هر سنی که داری خوب و زیبا بگرد،
همیشه بوی عطر بده،
مطالعه کن و آ گاهيتو بالا ببر.
خودت را به صرف قهوه ای یا چایی
در يک خلوت دنج ميهمان کن.
براي خودت گاهی هديه ای بخر.

وقتی به خودت و روحت احترام
می گذاری احساس سربلندی می کنی،

آنوقت ديگر از تنهايي به ديگران پناه
نمی بری و اگر قرار است انتخاب کنی
به اشتباه انتخاب نمی کنی.

يادت باشد:

«عزت نفس غوغا می کند.»


‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
627 views16:45
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 19:43:15

گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت، پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!

در راه با پروردگار سخن می گفت:
(ای گشاینده ی گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای)
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندم ها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندم ها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!


تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه...

‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
596 views16:43
باز کردن / نظر دهید
2022-05-03 10:04:55

حکایت پیر زن گدا

پیر زنی روبروی مسجد گدائی می کرد. روزی امام مسجد که زن را می شناخت از او پرسید: مادر جان! تو که وضعت خوب بود و پسرت اهل مسجد و نماز بود، پس چرا گدائی می کنی؟
زن‌گفت: ای شیخ! شما باخبرید که شوهرم چند سال پیش وفات کرد و تنها پسرم نیز یکسال پیش مقداری پول برایم گذاشت و سپس برای کار و تجارت به خارج رفت و چند ماه هست که پول ها تمام شدند و من مجبور هستم گدائی کنم.
امام مسجد از او پرسید: پسرت برایت پول نمی فرستد؟
پیر زن گفت: پسرم پول نمی فرستد اما هر ماه توسط پُست یک عکس می فرستد و من آن عکس ها را می بوسم و در گوشۀ خانه سرِ طاق می گذارم.

امامِ مسجد برای مشاهدۀ وضعیت پیر زن به خانه اش رفت. پیر زن عکس هائی را که پسرش برای او فرستاده بود به امام نشان داد.
امام از آنچه دید بسیار تعجب کرد. پسر پیر زن هر ماه برای مادرش هزار دلار چک می فرستد اما مادرش چون خواندن و نوشتن بلد نیست فکر می کند اینها عکس هستند و آن چک ها را بوسیده بر طاق می گذارد.
امام چک ها را برای پیر زن نقد کرد و پیر زن بسیار خوشحال شده دعایش می کرد.

این داستان چقدر با‌ زندگی ما شباهت دارد!

بسیاری از ما به دنبال خوشبختی هستیم و گنجینه ای زیر دست داریم که شاید به دلیل بی سوادی یا بی وقتی آن را رو طاق گذاشته ایم و جز بوسیدن استفاده ای از آن نمی کنیم و این چیزی نیست به
جز قرآن...

‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ @Mutaliagaran-مطالعه گران
112 views07:04
باز کردن / نظر دهید