از نظرِ من سینمای ما پس از انقلاب، ۴ دوره مختلف را طی کرده است.
اوایل انقلاب و محدوده دهه ۶۰ :
سینما به شدت متاثر از جنگ است و سینما هر مساله اجتماعی را انکار میکند و گویی فقط جنگ وجود دارد. از این روی معدود آثاری هستند که جامعه دهه شصت را به خوبی نشان دهند، اجاره نشینها اثر ماندگار داریوش مهرجویی یکی از آن معدود آثار است. باقی آثاری که دهه شصت را خوب تصویر کرده، در سالهای پس از آن ساخته شدهاند.
دوره دوم، محدوده دهه ۷۰ :
مساله زنان، برابری جنسیتی، تابو شکنی ها و برخی موضوعات مدرن در سینما پررنگ میشود، سینمایی که با دولت خاتمی رنگ و بوی جدیدی میگیرد و سینمای اعتراضی نیز معنادار میشود و کمی از شعارهای حاکمیتی دور میشود. (فقط کمی)
دوره سوم، محدوده دهه ۸۰ :
سینمای اجتماعی و سینمایی مسالهمحور است، نه شعارهای طبقه حاکم را به مردم میدهد مثل دهه ۶۰ و نه مترقی و شعارهای طبقه روشنفکری است، خانوادههای طبقه متوسط هستند با مسائل روزمرهشان و مشکلات آنها. عمده مسائل هم اجتماعی است و البته با اشارات کمرنگی به مشکلات اقتصادی.
دوره چهارم محدوده دهه ۹۰ :