نبض شعر

2022-05-12 15:12:53

شادا به این اردیبهشت های پر از تو
شادا به خنده های نوبرانه ات
به بوسه های یواشکی زیر یک طاق بنفش
به بوی خوش نفس هایت
به این اردیبهشت های همیشه با تو

#شیما_سبحانی
#نبض_شعر

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-12 15:06:27

دلم بهانه نگیرد بگوچه کارکند؟
چگونه بی تو مرا گرم روزگار کند

چگونه روح عجینم به تاروپود تنت
مرا به غربت این خاک سازگار کند

خیالت از پس درهای بسته آمده است
مرادوباره به دلتنگی ات دچارکند

درست مثل زنی پا به زا که تابستان,
هوای ترشی وشیرینی انارکند

چرانشد وطن من؟ غروبهای مرا
شراب شرقی خورشید تو خمار کند؟

دلم گرفته , شبیه پرنده ای که دلش
بخواهد از قفس آسمان فرار کند...

#سمیه_محمدیان
#نبض_شعر
@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-12 06:15:22

اے ڪه از‌ صبحِ بهار نیز دل‌انڪَیزترے
شاخه‌ے نسترنی پیچڪ آغوش منی

صُبح آغاز شد و‌چشم دلم‌ منتظرت
پلڪ بڪَشاےڪه آغازِ من و جانِ منی



#هما_ڪشتگر
#پگاهتون_نیک_دوستان

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 23:40:32

نه بلای جان عاشق
شب هجرتست تنها

که وصال هم بلای شب انتظار دارد





#شهریار
#نبض_شعر

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 22:53:02 خودت را به من برسان ؛
من در سطر بعدی این شعر
می نویسم " آغوش "
و تو آنقدر در مقام معشوق مهربان باش
که در سطر آخر همین شعر
با دست هایی باز
به ملاقات من آمده باشی...

#داریوش‌_حسن‌پور

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 20:31:40 بعد، برگشتي و از دور نگاهم كردي...
كوه بودم، به نگاهي پر كاهم كردي!

كوه بودم، دلم از سنگ، لباسم از سنگ
ابر سيالي از ابريشم و آهم كردي

مثل يك صاعقه يك ثانيه خنديدي و بعد
دست در خرمن گيسوي سياهم كردي

دشت بودم كه تو چون صاعقه‌اي عريان از
سبزه و برگ و گل و آب و گياهم كردي

چشم در چشم من انداختي...انداختي‌ام!
چشم در چشم...چهل سال نگاهم كردي!

باد مي‌كوفت به هم پنجره را، درها را...
پرده رد مي‌شد و من...سنگ سياهم كردي

سر به را بودم و يك عمر نگاهم به زمين
آمدي، سر به هوا، چشم به راهم كردي

#پانته‌آ_صفائی

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 18:13:44
بوی تو می‌دهد آغوش خالی‌ام
ای واقعیت عشق خیالی‌ام

مست توام که قنوتم ترانه شد
چون مومن تو شدم لاابالی‌ام

بعد از تو بی‌خبرم از خودم بگو
این روزها چه شدم در چه حالی‌ام

روزی یقین تو بودم ولی گذشت
امروز فاجعه‌ای احتمالی‌ام

شعرم شکفتن بارانی تو بود
حالا فقط خبر خشکسالی‌ام

بی‌هیچ دلهره حال مرا بپرس
روزی که من جسدی این حوالی‌ام

#افشین_یداللهی
#آواز:همایون شجریان
#نبض_شعر

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 16:09:22


چطور می توانم به دیگران بقبولانم که
فاصله ربطی به مسافت ندارد،
که
دلخوشی های کوچک بسیاری هستند
که می توانند جهان پرتلاطم و آشفته
مرا به جهان آرام و امن تو نزدیک کنند،
که برای همنفس بودن نیازی
به هم سقف بودن نیست.

که عشق اگر اراده کنیم هیچ چیز دور
از دسترسی نیست. که بر خلاف
قصه های غم انگیز کتاب های کودکی مان،
این بار زیر آسمان کبود یکی بود ...
آن دیگری هم بود ...






#نیکی_فیروزکوهی
#نبض_شعر

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 15:46:02 از گلی که نچیده‌ام
عطری به سرانگشتم نیست
خاری در دل است...!

#شمس_لنگرودی

@nabzeshear باز کردن / نظر دهید