Get Mystery Box with random crypto!

آیا فرق مبتدع، میوه‌های باغ اسلام هستند؟! این مقاله جواب مختص | 📚کانال نقد افکار انحرافی فرقه مکتب....

آیا فرق مبتدع، میوه‌های باغ اسلام هستند؟!

این مقاله جواب مختصری به یک هذیان بعید از اصول اسلام است که دعوت به پلورالیسم مذهبی می‌دهد. آیا فرق گمراه میوه‌های باغ اسلام هستند که هرکسی می‌تواند آنچه اشتها کرد را بردارد و معیار حقانیت نسبی می‌باشد؟! جواب مختصراً از چند وجه است:

وجه اول: خداوند اسلام را نازل کرده و آن را برای ما برگزیده است، اما بدعت‌های بدعت‌گذاران از آسمان نیامده، بلکه از هوای نفس و وحی شیاطین برمی‌آید و در نصوص شرعی ذم بدعت و اهل آن فراوان است و پیامبر صلی الله علیه وسلم از جهنمی‌بودن فرق مبتدع خبر داده‌اند.

وجه دوم: اگر به آیه‌ی {وأطيعوا الله ورسوله ولا تنازعوا...} [الأنفال: 46]، یعنی: «و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش نکنید» استدلال کنند، دلالت آیه بر علیه خودشان است؛ زیرا این آیه به مسلمانان دستور نداده که هرچه خواستید بدعت بگذارید و هر عقیده‌ای اشتها کردید را بپذیرید و از بدعت‌ها سخن نگفته و سکوت کنید، بلکه دستور به اطاعت از کتاب و سنت داده و اعتصام به این دو، نقطه‌ی مقابل ابتداع است، چنانکه در آیه‌ای دیگر می‌آید: {واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا} [آل عمران: 103]، یعنی: «و همگی به رشته‌ی خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»، پس بنگر که چگونه معانی آیات را تحریف کرده و معانیشان را وارونه می‌گردانند!

وجه سوم: یکی از علل ضعف و انحطاط مسلمین این نیست که فرق مختلف همدیگر را دوست ندارند، بلکه خود این بدعت‌ها و فرقه‌تراشی‌ها موجب پراکندگی مسلمین شده است و کسی بدعتی نگذاشته مگر اینکه به تفرقه افزوده و مسلمانان را از هم دورتر کرده است. بنابراین راه‌حل دوری از بدعت‌ها و بازگشت به اصل اسلام است، نه اینکه حقایق را پنهان یا انکار کنیم و فرق گمراه را به میوه‌جات تشبیه کنیم!

وجه چهارم: همانطور که کسی نمی‌تواند بگوید که زناکردن مانند خرمالو است و پاکدامنی مثل انار، کسی حق ندارد سنت و بدعت را یکسان بگرداند و آن دو را به دو میوه که برتری نسبی بر هم دارند تشبیه کند!

وجه پنجم: معلوم است که عامی نمی‌تواند از میان فتاوای علماء هرچه خوشش آمد و اشتها کرد را انتخاب کند، بلکه بسیاری تصریح کرده‌اند که شخص با تتبع رخصت فاسق می‌گردد! وقتی در احکام عملی چنین چیزی جائز نباشد، چگونه در اصول دین جائز خواهد بود که هر اعتقادی که اشتها کرد را بپذیرد؟!

وجه ششم: آیا می‌پذیرند که مذهب خوارج پرتقال و مذهب شیعه کیوی باشد؟! اگر بگویند اینها میوه نیستند و کسی حق ندارد اشتهایشان را بکشد، می‌پرسیم که چه‌طور مانع چنین چیزی می‌شوید و این دو را از باغ حذف می‌کنید، درحالیکه وجود بدعت، علت مشترک تمام آنهاست؟!!

وجه هفتم: می‌گویند که بسیاری از جوانان نماز نمی‌خوانند! اولاً دعوت به نماز منافاتی با دعوت به عقیده‌ی حق ندارد، ثانیاً مگر می‌شود جوانان را از گودالی نجات دهیم و در گودالی دیگر رها کنیم؟ اگر خیراندیش جوانان باشیم، باید آنها را از بدعت هم بترسانیم! ثالثاً وقتی داعی بدعت خاموش نیست و روزانه به نشر باطل می‌پردازد و مردم را به جهنم فرا می‌خواند، ما چرا سکوت کنیم؟!

وجه هشتم: به مدعیان دروغین سلفیت که به چنین چیزهایی دعوت می‌دهند می‌گوییم که آثار سلف در ذم بدعت و اهل آن متواتر است، این آثار کجا و رفتار شما با بدعت و اهل آن کجا؟! آیا احدی از آنها چنین گفته‌اند و به چنین هذیانی دعوت داده‌اند؟! لالکائی رحمه الله از ابراهیم بن میسره رحمه الله نقل کرده است: «ومن وقر صاحب بدعة فقد أعان على هدم الإسلام»، یعنی: «هرکس صاحب بدعتی را بزرگ بدارد، او را در نابودکردن اسلام یاری داده است!» و علتش این است که وقتی حال او بر عوام مردم پوشیده باشد، توقیرش را دال بر حسن اعتقادش گرفته و آخرت خود را به او می‌بازند! پس خداوند به خیراندیشی برای مسلمانان فرمان داده، اما اینها معتدل و روشنفکر به نظر رسیدن را بر آخرت خودشان و مسلمانان ترجیح می‌دهند وإلی الله المشتکی!

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.