Get Mystery Box with random crypto!

نقدنگار

لوگوی کانال تلگرام naghdnegarr — نقدنگار ن
لوگوی کانال تلگرام naghdnegarr — نقدنگار
آدرس کانال: @naghdnegarr
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 272
توضیحات از کانال

✴️اگر هنر نبود واقعیت انسان را خفه می‌کرد و انسان هنرمند تحمل واقعیت را ندارد✴️
هر آنچه که ما را به فهم هنر واقعی نزدیکتر میکند به همراه نوشته های از محمدتقی کلاته ملایی
راه های ارتباطی
@mtkmollaei
instagram.com/mohammad.kallatehmollaei

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2022-06-21 10:43:14 کارِ هنر چیست؟ کار هنر این است که شعارهای درست را در دل ما جا بدهد، نه در عقل مان. در عقل، همه اینها را قبول داریم. اما قبول داشتن یک طرف است و عمل کردن یک طرف دیگر است. هنر به ما کمک می کند که چیزهایی را که قبول داریم به دل برسانیم و دل است که عمل می کند، باور می کند و مانع خیلی از بدیها می شود. هنر باید این کار را بکند. هنر در واقع باید ترمز ما را بکشد. انسان شاید با گاز دادنش نیست که خیلی آدم می شود، بلکه با ترمزهایش است. ترمز کردنِ در خیلی از کارهای بد، خیلی از بزه ها و تبهکاری ها. هنر قرار است اینها را در ما درست کند. با کجا باید کار کند؟ با شعار و عقل یا با دل و جان؟ هنر قرار است دومی باشد، و به همین دلیل ماندگار می شود. یک اثر جدّی هنری که قطعاً فرم درستی دارد و فرم با ما کار می کند، ما را به همین شعارهای عقلی می رساند، منتها از طریق دل،و دل می ماند. عقل کنار می رود و دل بر آن حاکم می شود. پس اگر چنین نگاهی به هنر داریم، که به نظرم نگاه درستی است، باید توقع بیشتری از فیلمهای جدی داشته باشیم.

#فراستی
#سینما_کلاسیک
@NaghdNegarr
540 views07:43
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 10:42:33
108 views07:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 18:48:50 خبرنگار:شما یکی از اولین کسانی بوده اید که از تکنیک فوکوس عمیق استفاده کرده اید تا عمق صحنه ها به وضوح دیده شود. در این مورد چه می گویید؟

وایلر: من از این بابت مدیون «گِرگ تولَند» فیلمبردارم هستم. او پیشنهاد کرد که چنین کاری بکنیم و می گفت که خیلی کمک می کند به این که کات زیادی نداشته باشیم و در عین حال حرکت ها و عکس العمل ها در یک صحنه نشان داده می شود. ما قبل از آن مجبور بودیم برای آن که چهره آدم ها را نشان بدهیم، چند بار قطع بکنیم، ولی با این کار لزومی به قطع زیاد وجود نداشت. این کار تازه ای بود که بعدا «اورسن ولز» نیز به کمک «تولند» آن را انجام داد و بهره برداری بیشتری کرد. این تکنیک امروز خیلی ساده است. باید نور زیاد باشد، فیلم حساس باشد، عدسی «وایدانگل» باشد، دیافراگم هم بسته باشد و به محض این که چنین شرایطی ایجاد شود، عمق صحنه زیادی خواهیم داشت، چیزی که آن روزها خیلی تازه بود.

#ویلیام_وایلر
#گرگ_تولند

@NaghdNegarr
247 views15:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 18:48:21
221 views15:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-17 17:31:25
من فیلم زیادی به آن‌ها (تدوینگرها!) نمی‌دهم تا با آن بازی کنند. من صحنه را در دوربین کات می‌کنم. در غیر این‌صورت اگر تعداد زیادی فیلم به آن‌ها بدهید، “کمیته” کار را دست می‌گیرد. آن‌ها شروع به شعبده‌بازی کردن با صحنه‌ها می‌کنند و این را بیرون می‌آورند و آن یکی را می‌گذارند داخل فیلم. آن‌ها نمی‌توانند با تصاویر من این کار را انجام دهند. من فیلم را با دوربین کات می‌کنم و خلاص! وقتی کارم تمام شد، فیلم زیادی روی زمین نمانده است.»

#جان_فورد
#ویلیام_وایلر
@NaghdNegarr
451 viewsedited  14:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 22:13:26 "پشت دیوار قدیمی کشتارگاه" شروع جذابی دارد،فضایی وهم آلود و نسبتا ترسناک با ورود چند مرد و زن که پتو به دور خود پیچیده اند آغاز می‌شود.همایون نامی شروع به صحبت می‌کند و صحبت می‌کند و دوباره صحبت می‌کند تا جایی که خسته میشوم و چشمانم را میبندم و با خود فکر میکنم فرق تاتر با نمایشنامه صوتی در چیست؟ بعد از آن لیلا و خسرو از میان آن افراد بیکار نشسته، بلند می‌شوند تا داستان خود را بگویند.امیدوار میشوم، صحنه با حرکات بازیگران کمی جذاب می‌شود اما دوباره بعد از چند دقیقه دیالوگ ها تبدیل به مونولوگ هایی شعاری و خسته کننده میگردند که با همراهی موسیقی حزن انگیزی کِش پیدا میکنن و بازیگر همچنان حرف می‌زند و من دوباره چشمانم را میبندم تا حرفهایش تمام شود و داستان بعدی آغاز گردد.
این مشکل در داستان های فائزه و بهروز، کوکب و شوهرش، همایون و پروانه هم تکرار و تکرار می‌شود بدون آنکه تغییری در اجرا،میزانسن، نور و غیره داشته باشیم.
حتی لحظات کمیک داستان مبارک هم نمی‌تواند آنگونه که باید موثر باشد و مبارک هم برایم نامبارک می‌شود.
ادای دین به خوانندگان و فیلمهای قدیمی هم بیش از آنکه به درد نمایش بخورد حس نوستالژی مخاطب را قلقلک می‌دهد و کارکردی دراماتیک پیدا نمی‌کند.
اعتیاد،فقر، عشق، و بقیه مضامین اجتماعی بدلیل اجرای ضعیف نمایش، در سطح می‌مانند و شبیه همان مونولوگ های خسته کننده انتهایی هر داستان میشوند.
استاد صابری از بزرگان و مفاخر هنر تاتر استان خراسان هستند و دیدن واپسین کار ایشان و نوشتن برای آن افتخاریست،اما چه کنم که هنر و هنرمند نیازمند "نقد" است و قلم نقد تُند است و بُرنده، بزرگ و کوچک هم نمی‌شناسد و اهل مماشات نیست و اگر "اثر" با قلم موی نقد صیقل داده نشود ممکن است "صاحب اثر" را در میان تشویق ها و تمجیدهای تعارف گونه به ورطه زوال و گمراهی کشاند.
"نقد" دشمنِ "اثر" است و دوست و همراه "صاحب اثر". این "اثر" است که ادعا دارد و می‌خواهد خودش را به مخاطب اثبات کند و "نقد" است که می‌کوشد تا این ادعا را چکش زند و عیارش را بسنجد تا حقیقت آن آشکار شود. "نقد" تلخ است اما این تلخی نه از سر دشمنی که از سر رفاقت است.

به قول صائب تبریزی:

کسی که عیب مرا می‌کند نهان از من
اگر چو چشم عزیز است دشمن است مرا

#محمد_کلاته_ملایی
#تاتر
@NaghdNegarr
165 views19:13
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 22:12:11
145 views19:12
باز کردن / نظر دهید
2022-06-07 19:06:48 باید اعتراف کرد،لذت و احساسات نهفته در جذابیتهای شنیداری و دیداری که در حضور و پیش روی تماشاگر در تئاتر رخ می دهد،هیچ نمونه مشابهی در مدیوم های دیگر هنری ندارد.نبودن فاصله بین بازیگران و تماشاچی بعنوان مهمترین عنصر تاتر، تاثیر بسزایی در بوجود آمدن این احساسات نهفته دارد.
برای همین است که در تاتر "او" دیدن دعواهای سینا و باران یا شوخی های شهبد با تینا اثر گذاری متفاوتی از جنس سینما بر ما دارد. وحید غلامي بعنوان نویسنده نمایش با آگاهی ازین خصلت تاتر، توانسته به بهترین شکل ممکن، دیالوگ هایی را برای شخصیت هایش بنویسد که در عین پیشبرد قصه، بر روح و جان مخاطب بنشیند و او را همراه و همیار شخصیت ها کند.
هرچند اثر پذیری او از فیلمنامه های اصغر فرهادی را نمی‌توان کتمان کرد.الخص غافلگیری آخر نمایش به سبک فرهادی وار. نویسنده هرچقدر در نوشتن متبحر است و توانا،اما در کارگردانی مثل استادش فرهادی ایراداتی دارد.
خستگی و گیجی مخاطب از صحنه اول و دوم بخاطر قلم او نیست، بخاطر نداشتن میزانسن مناسب آن صحنه است. نشستن دو بازیگر روبروی هم و رد و بدل شدن دیالوگ، شاید برای چند دقیقه ای جذاب باشد اما کم کم باعث افت کیفی صحنه می‌شود. هرچند در ادامه نمایش شاهد میزانسن های بسیار بهتری هستیم اما شک ندارم با عشق و علاقه ای که از کارگردان آن سراغ دارم این نواقص در تاتر های بعدی رفع خواهد شد.
بدون شک ستاره های اصلی این تاتر بعد از آقای غلامی، بازیگران توانا و خوش آتیه آن هستند که با بازی‌های عالی خود توانسته اند به دیالوگ ها عمق و معنا دهند و شخصیت ها را برای ما به بهترین شکل ممکن‌ باورپذیر کنن. بازی‌های کنترل شده و اندازه که به ضرورت نمایش در برخی صحنه ها کم و زیاد شده است مثل دعوای باران و سینا یا شوخی های شهبد و بازی بسیار عالی از مادر که به نظر من بهترین نقش را چه از لحاظ دیالوگ نویسی، چه کارگردانی و چه اجرا در بازی دارد.
و در انتها خداقوتی باید گفت به دستیار کارگردان، مدیر اجرایی و بقیه عوامل این نمایش.
باشد که مستدام باشید و پر افتخار.

#محمد_کلاته_ملایی
#تاتر
@NaghdNegarr
181 views16:06
باز کردن / نظر دهید
2022-06-07 19:06:27
146 views16:06
باز کردن / نظر دهید
2022-05-12 13:29:26 در دورانی که هر روز سفره هایمان کوچکتر می‌شود و هر سال افسرده تر از سال قبل می‌شویم با این همه گرانی و دروغ و تزویر، دیدن کاراکتر ژنرال فیلم "به بالا نگاه نکن" بدجوری مرا به یاد مسؤلین کشور خودمان می‌اندازد.
ژنرال با آن چهره مظلومش، برای آوردن آب و تنقلاتی که در کاخ سفید مجانی است نفری ده دلار می‌گیرد در حالیکه بابت این نرخ، غر هم میزند و ازین جریان ابراز دلخوری هم می‌کند.
گرفتن پول بابت آنچه که به رایگان حق و مطالبه مردم است چه در فیلم و چه در واقعیت، تبدیل به یک بازی و عادت برای ژنرال ها و امثال او شده است.
چه کنیم که ما هم مثل شخصیت های فیلم پشت درهای بسته روزهایمان شب میشود و کاری از دست ما برنمی‌آید مگر همین چند تا پست و استوری که بزودی این را هم از ما خواهند گرفت.
دوستان را نمی‌دانم اما برای من اگر سینما و فیلم نبود تا بحال مرده بودم و در این وانفسا تنها سینماست که کمی التیام می‌بخشد و امید می‌خرد...
زنده باد سینما....

#محمد_کلاته_ملایی
@NaghdNegarr
186 viewsedited  10:29
باز کردن / نظر دهید