یا در دوره ناصری ایران متجدد شد؟ آیا ناصرالدینشاه پدر تجدد ا | نقدی بر تاریخ معاصر
یا در دوره ناصری ایران متجدد شد؟
آیا ناصرالدینشاه پدر تجدد ایران است؟
مالهکشان قجرستا که هدفی جز تخریب پهلوی و کمک به گفتمان حکومت ندارند (وگرنه قاجار امروز چیست که ارزش ستایش یا نکوهش داشته باشد) فهرستی از هر آنچه که در دوره ناصرالدینشاه وارد ایران شده (شامل یک بالن از آسمان ایران رد شد، دو عدد تلسکوپ در ایوان همایونی برای دید زدن زنان حرمسرا نصب شد) ساختهاند تا او را به جای رضاشاه پدر تجدد و موسس ایران نوین جا بزنند!
آنها البته نمیفهمند چون شغلشان نفهمیدن است ولی برای روشن شدن اذهان عمومی باید توضیح داد که در بحث تجدد مساله نهادسازی و نهادینه کردن است و نه ورود چند اسباب و ماشین به سبک دوره باستان و قرون وسطا!
دوره ناصرالدین شاه نیم قرن است یعنی تقریبا به اندازه کل دوره پهلوی. آنهم چه دورهای؟ نیمه دوم سده ۱۹ یعنی عصر طلایی اکتشافات و اختراعات در غرب. همدوره ویکتوریا (عصر زرین بریتانیا) و ناپلئون سوم (عصر زرین فرانسه) و الکساندر دوم یا تزارِ آزادیبخش (روسیه) و دوره تجدد عثمانی(عصر تنظیمات). آیا اصلا میشد کشوری مانند ایران -که پرت و مهجور و جزیره وسط اقیانوس نبود بلکه چنان اهمیتی استراتژیک داشت که بریتانیا و روسیه در دو جنگ جهانی دو بار ایران را اشغال کردند تا به هم پشتیبانی دهند- را از ورود اسباب و ادوات و اندیشههای مدرن منع کرد؟ در واقع اگر ناصر خان میتوانست به سبک کره شمالی ایران را زندان و جلوی ورود را بگیرد هنر کرده بود.
در این دوره ایران از دو سمت همسایه پیشرفتهترین کشور دنیا یعنی امپراتوری بریتانیا بود و دو سمت دیگرش هم روسیه و عثمانی البته از ایران جلوتر بودند! روسیه در همین دوره چنان عمران و آبادانی در بخشهای جداشده از ایران انجام داد که دهها هزار ایرانی برای کار و مهاجرت به همان سرزمینها رهسپار شدند!! ایران قاجاری را باید با قفقاز مقایسه کنیم، با عثمانی مقایسه کنیم! نه اینکه ناصرخان را با شاهان از او پرتتر قبلی یعنی محمدشاه و فتحعلیشاه مقایسه کنیم و شیفته تنبان جدید زنان حرم و سیبیل خوشاستیل خودش و چند بیت شعر و چند تا نقاشی و دستخط خوشش شویم!
در این دوره صدها هزار ایرانی (درست مانند بعد از انفجار نور) در دیاسپورای خارج از کشور زندگی میکردند. با این تفاوت که بیشتر ایرانیان مهاجر کنونی در غرب زندگی میکنند ولی ایرانیان مهاجر آن دوره در عثمانی (استانبول و ترابوزان و عتبات) و قفقاز (باکو و تفلیس و ...) و هند زندگی میکردند و روابط نزدیکی با ایران داشتند.
به همین دلیل ایرانِ ناصری در درازای نیمقرن واقعا از نسیم تمدن جدید متاثر شد و روزی که ناصرخان را کشتند ایران و ایرانی تفاوتهایی با روزی که او از تبریز به تهران آمد کرده بود. اما اولا بخش بزرگی از این تحولات ناخواسته بود و ناصر خان و بیشتر وزرای مرتجعش (به جز چند متجدد مثل امیر کبیر و سپهسالار و ...) تا توانستند با آن مبارزه و جلوی آن مقاومت کردند. دوم، آنچه وارد شد اگرچه کالایی مدرن بود ولی به سبکی قرون وسطایی در یک گوشه محصور به کار رفت. نهادینه و عمومی نشد و سبک زندگی ایرانی را تغییر نداد. تدریس فیزیک و شیمی و ریاضی جدید در کجا؟ یک دارالفنون؟ یا دو سه تا مدرسه دیگر؟ ورود میکروسکوپ هم شد هنر؟ آیا در این نیمقرن یا حدود ۳۰ سال بعد از مرگ شاه شهید در اواخر دوره قاجار دستاوردی علمی و خدماتی عمومی از آزمایشگاههای ایرانی دیده شد؟ دانشگاهها و مدارس و کارخانهها و ... در دوره قاجار نسخه آزمایشی همین پروژههایی بودند که در جمهوری اسلامی برای اختلاس و کلاهبرداری و پولشویی ساخته میشوند. یعنی یک آپارتمان را برمیدارند داخل اتاقها نیمکت و تخته میگذارند و نهایتا سردر آن مینویسند "دانشگاه"! یا در قابلمه را به آنتن سرخود تلویزیون متصل میکنند و میشود ویروسیاب! اینها البته برای ملت آب نمیشود ولی برای پیمانکار نان و برای کارفرما یعنی دولت خوراک تبلیغاتی میشود. سخن از پدیدههای دوره ناصری و قاجار هم همین است. شاید بدتر. چون بههر حال در جمهوری اسلامی واقعا چیزهایی هم ساخته شده ولی آنچه ما در ایران اواخر قاجار میبینیم جز سرزمین سوختهای که فقط نقش حایل بین قدرتهای جهانی داشته و همه از آن فراری بودند و شاه آن کلمفروشی در فرنگ را به تاجداری آن برهوت بلازده ترجیح میداده نیست.
کسی مدعی نیست رضاشاه چرخ را از اول اختراع کرده. بیسمارک و ناپلئونها و موسولینی و فرانکو و مِیجی ژاپن و تزار الکساندر دوم هم از صفر مطلق شروع نکردند. ولی آنچه کردند هم درخشان بود و هم ماندگار در دورههای بعد. چنین ارزیابی از ناصرخان که البته واقعا بهترین شاه قاجار بود در دست نیست و باید گفت او به هر دلیل یا با هر محدودیت نیمقرن وقت طلایی کشور ما را هدر داد و به تنها چیزی که اندیشید ثبات حکومت خودش بود که این ما را به یاد وضع فعلی میاندازد.
@NaqdeMosaddeq