محمد مهدی فاطمی صدر: در جمهوری اسلامی ایران اگر بشود با خون | انقلاب اسلامی در آذربایجان
محمد مهدی فاطمی صدر:
در جمهوری اسلامی ایران اگر بشود با خون‌سردی شریعت محمدی را نقض کرد و صدا از کسی بلند نشود از چه نشود با آرامش قانون اساسی را نفی کرد...
جای نوشتن قانون اساسی عرفی جمهوری نسخه‌ی اجتماعی رساله‌های عملیه‌ی شرعی را باید می‌نوشتیم؛ که ننوشتیم...
قدیمی‌ترین نسخه‌ی رساله‌های عملیه‌ی رائج در ایران از جدیدترین نسخه‌ی قانون اساسی جمهوری تازه‌ترند؛ ایستایش اجتهاد...
جامعه‌یی که اجتهاد جواهری پویا دارد دست‌وپایش را در قانون اساسی ایستا تخته‌بند نمی‌کند...
ساده‌ترین توصیف از قانون اساسی چه است؟ یک متن حقوقی که فقهی نیست...
دولت جمهوری اگر هوس کند خلاف شرع کند چه کسی جلوگیر او است؟ جدای ره‌بر انقلاب هیچ کس؛ این می‌شود هم‌آن ولایت مفرد فقیه. می‌شود ایده‌ی شورای نگه‌بان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و سازمان تبلیغات اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و ستاد امر به معروف که همه یک‌کاسه به دیوار خورده‌اند...
اعتقاد به قانون اساسی؟ انتظار دارید که به یک متن حقوقی و استحسانی و عرفی باور فقهی و اجتهادی و شرعی داشته باشیم؟ یا چه...
در پیچاندن شریعت راست‌های مسلمان و چپ‌های مسلمان و آن میانه‌ها، هر سه سر و ته یک کرباسند و تنها کلیدواژه‌هاشان تفاوت می‌کند: مصلحت، عدالت، اولویت...
و الذین هم عن اللغو معرضون؛ تن به لغو فوت‌بال باش‌گاهی که دادیم تن دادن به فسق حضور زن‌ها در ورزش‌گاه مردها و مردها در ورزش‌گاه زن‌ها از پی خواهد آمد. و لا تتبعوا خطوات الشیطان...
شرع‌وند با استناد به وحی الاهی می‌زید. قانون اساسی را برای شهروند می‌نویسند...
گام دوم انقلاب با آچارکشی شرعی نهادهای جمهوری شروع می‌شود...
شادی پس از گل آن نیم‌شل‌وارپوش اوباش برابر آن زن‌های شریعت‌ستیز را دیدید؟ دیدید که برهنه‌پوشی آن‌ها دیده می‌شود؟ دیدید که آن پیرمردهای فقیه، از هم‌آن گوشه‌ی حجره، درست دیده بودند و فتوای صائب داده بودند؟ این شمایید که در دنیا و آخرت کر و کورید؛ حتا شما ریشو|چادری یواش عزیز...
تکفیری‌های سره و ناسره، خوش‌خیم و بدخیم، عرب و عجم، کف امت خشاب‌شان را که جا پر می‌کنند؟ پشت دیوار استادیوم مختلط و پارلمان عرفی...
