Get Mystery Box with random crypto!

با این حال به یاد دارم که در کتاب جغرافیای دبیرستان، جزیره بحر | ناصر نقویان

با این حال به یاد دارم که در کتاب جغرافیای دبیرستان، جزیره بحرین به عنوان استان چهاردهم ایران معرفی شده بود ولی به یکباره دیدیم که شاه بنا بر خواست انگلیس در 22 مرداد ماه سال 1350 این بخش از خاک ایران را که از قبل از اسلام نیز متعلق به ایران بوده است واگذار کرد و صدای کسی هم بجز محسن پزشکپور که نماینده خرمشهر در مجلس شورای ملی بود از ترس دستگاه های امنیتی شاه در نیامد.

اما حدود دو ماه بعد در مهر ماه سال 1350، شاه جشن های پر خرج 2500 ساله را در تخت جمشید شیراز برگزار کرد و قیافه اقتدار به خود گرفت. جشن هایی که فاصله مردم عادی را با شاه بیشتر کرد و او را فردی عیاش و جاه طلب در ذهن غالب مردم جا انداخت.
در این جشن ها که به مدت 4 روز برگزار شد حتی بخشی از مواد اولیه غذای مهمانان را با 120 پرواز هواپیماهای باری نظامی از فرانسه به شیراز حمل کردند. گفته می شود که حداقل ۱۶ میلیون دلار برای برگزاری این جشن ها خرج شد، این در حالی بود که بخشی از مردم استان فارس از گرسنگی روزانه رنج می بردند.
در آن زمان حدود ۵۵ درصد زنان کشور حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند و حدود ۴۷ درصد مردم زیر خط فقر بودند.
شاه در همین ایام حدود ۶۰۰۰ فعال سیاسی را در زندانهای مخوف مثل کمیته مشترک، قصر و اوین بازداشت کرده بود تا قدرت خود را به نمایش بگذارد. با افزایش تعداد زندانیان سیاسی، زندان اوین در ۴۰ هکتار و با یکصد سلول انفرادی و با گنجایش ۳۰۰۰ زندانی ساخته شد و در سال ۱۳۵۰ افتتاح گردید. از آن زمان، زندان اوین به عنوان شکنجه گاه فرهیختگان، باعث بدنامی ایران در جهان شده است.

معیار شاه برای واگذاری مسئولیت ها به افراد، میزان وفاداری و تبعیت آنها از شخص خودش بود. اکثر افرادی را که شاه برای هیئت دولت و مسئولیت های مهم انتخاب می کرد، فراماسون و یا تحت نفوذ قدرت های بزرگ بویژه آمریکا و انگلیس بودند.
او مروج فرهنگ پادشاهان در ایران بود تا تداوم پادشاهی موروثی خود را توجیه کند و بنابراین با فرهنگ اسلامی مردم ایران همسو نبود.
برخی از مردم او را مروج بی بند و باری می دانستند که اجازه آزادی عمل سیاسی را به آنها نمی دهد.
شاه وجود نارضایتی ها در بین مردم را باور نمی کرد و همه اعتراضات را به تحریک بیگانگان و یا عوامل خارجی نسبت می داد و آنها را بی اهمیت و ناچیز می شمرد. او در مصاحبه ای که در روزنامه اطلاعات مورخ 28 مردادماه سال 1357 چاپ شد گفت: "بین 35 میلیون نفر، دو سه نفر ناراضی هم پیدا می شوند". او هیچ مخالفی را چه مذهبی و چه غیرمذهبی تحمل نمی کرد و چون فکر می کرد که مردم باید او را به خاطر امنیت کشور قبول داشته باشند، بنابراین اهل گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبود.
شاه حداقل در حوزه سیاسی به «نظریه توطئه» معتقد بود و هرگونه مخالفت را ناشی از برنامه ریزی و اقدام خارجی ها می دانست. به همین دلیل شاه با همه افراد مخالف بدون توجه به نوع مذهب، دین، گرایش سیاسی، قومیت و شغلشان برخورد می کرد و ساواک را به جان آنها می انداخت تا یا تسلیم شوند و یا به زندان و تبعید و حصر خانگی بروند.
او حتی با زیردستان خود مثل نخست وزیر هم مشورت نمی کرد، بلکه نظرات خود را درست و صائب می پنداشت و فقط به آنها دستور می داد. اطرافیان وی برای ارتقاء موقعیت خود فقط به تملق بیشتر روی می آوردند و در چاپلوسی با هم رقابت می کردند. آنها تلاش می کردند تا به شاه ثابت کنند که نسبت به مقامات، نوکران بهتری برای وی هستند. اسدالله علم وزیر دربار همیشه در نامه های خود خطاب به شاه می نوشت "غلام".  
 شاه با تکیه بر "ساواک" و "نیروهای مسلح" و "حمایت خارجی"، حکومت می کرد و به ایجاد پایگاه اجتماعی در متن مردم خیلی احساس نیاز نمی کرد. نگاه شاه به اداره کشور امنیتی بود. شاه ساواک را بر همه دستگاه های دولتی و حتی بر روزنامه ها و مطبوعات حاکم کرده بود. ساواک در همه وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی و مطبوعات افرادی را به عنوان منبع برای جاسوسی از کارکنان انتخاب کرده بود که وظیفه مراقبت از کارکنان را بر عهده داشتند تا آنها کاری علیه نظام سلطنتی نکنند. اختناقی را که ساواک بر کشور حاکم کرده بود باعث شده بود که مردم بگویند دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد، زیرا شنود از ابزار کنترل ساواک بود.

انتخابات مجلس شورای ملی، آزاد نبود و مفهومی بجز انتخاب از بین افراد برگزیده حکومتی که بعضی از آنها از سوی سفارتخانه های خارجی نیز معرفی شده بودند نداشت. اصولاً مردم نقش چندانی در تعیین مسئولین حکومتی و نمایندگان مجلس نداشتند.
شاه حمایت آمریکا و خانواده های نیروهای مسلح و سازمان های امنیتی و مامورین دولتی و نیز افزودن به اصول انقلاب سفید  را برای تداوم حکومتش کافی می دانست و با ساختارهای امنیتی، جامعه را کنترل و مدیریت می کرد.