Get Mystery Box with random crypto!

‍ قرار بود عروس شم ... زینب موسوی (امپراطور کوزکو) میگه | کانال مهدی نصیری

‍ قرار بود عروس شم ...

زینب موسوی (امپراطور کوزکو)

میگه خیلی خوب میشه اگه ازدواج کنیم. چشمام از ذوق برق میزنه بهش میگم خیلی خوب میشه ولی چرا اینو گفتی؟
میخنده و میگه مگه آدم چی از زندگیش میخواد؟ میگم آدم چی از زندگیش چی میخواد؟ میگه نمیدونم ولی من تورو میخوام. همینی که با تو دارم ته خواسته من از دنیاست. می‌خوام با تو باشم و بگم و بخندم و تا ابد عاشقت باشم و عاشقم باشی.
حس خیلی خوبی داره اینکه بدونی یه نفر تورو میخواد. بدو بدو میرم تو گالری گوشیم که عکس لباس و حلقه ی انتخابیمو براش بفرستم.
غم دنیا تو دلم می شینه. هنوز گوشیمو ندارم. سعی میکنم حس خوبشو خراب نکنم. گوگل میکنم شاید بتونم دوباره اون عکسا رو پیدا کنم. اینترنت خیلی ضعیفه. اعصابم خورد میشه. یه نقطه سیاه کوچیک رو تصویر آینده قشنگم با هر رفرشی که انجام نمیشه بزرگتر و بزرگتر میشه. ذهنم خط خطی شده. به روی خودم نمیارم. یه کلیپی براش می فرستم که به نظرم بامزه است. میگه چقدر عجیب که اینو ندیده بودی. قدیمیه. میگم زندان بودم. خیلی چیزا رو ندیدم. اون نقطه سیاه خیلی بزرگ شده. داره می‌ره تو ذهن و زندگی اون.
همه توانمو به کار میگیرم که حالم خوب باقی بمونه. یه اسمسی میاد یه سایتیو باز میکنم. یه پی دی افی دانلود میشه. سعی میکنم از بین کلمات قلمبه سلمبه پیدا کنم که قراره آینده چه شکلی باشه. آینده قشنگ نیست. در حالی که چند دقیقه قبلش خیلی قشنگ بود قرار بود برگرده ایران. قرار بود عروس شم. حلقه و لباسمو انتخاب کردم. داماد بهترین مرد دنیاست. من خوشبخت ترینم. و یهو همه چی دور شد. حداقل دو سال همه چی دور شد. می‌خوام بهش زنگ بزنم ولی اینترنت کنده. تنهایی گریه میکنم. از همه چیز و از خودم متنفرم. حالم مثل عزاداری جنوبی هاست پر سر و صدا و حزن انگیز و بدون آروم و قرار.
این چیزی که من هستم داره منو از بین میبره.
گریه میکنم و زبر لب میگم قرار بود عروس شم .. قرار بود عروس شم ...

زینب موسوی پس از ۲۵ روز بازداشت انفرادی به دو سال حبس در دادگاه بدوی محکوم شده است.
@dolatebahar
@nasiri42