متن سخنرانی کوثر قاسمی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی به مناسبت روز دانشجو در دیدار با رئیس قوه قضائیه [قسمت دوم]
۲. عدم استقلال قوه قضائیه: بی راه نیست اگر بگوییم امروز احساس عمومی این است که قوه قضائیهی ما مستقل نیست و این ضابطان هستند که در بخش قابل توجهی از پروندهها وظیفه تشکیل پرونده، صدور کیفرخواست، صدور احکام و هم چنین اجرای آن را بر عهده دارند. این مسئله به حدی شدت یافته است که رهبری در دیدار با رئیس و مسئولان دستگاه قضا به مناسبت هفتهی قوه قضائیه در هفتم تیر ماه 1401 ، از تاثیر گرفتن قوه از ضابط قضائی گله کردند و نقش مهم استقلال دستگاه قضا در تصمیمگیری را یادآوری نمودند. آقای اژهای! خوب است توضیح دهید که برای حل این دغدغه رهبری چه اقداماتی را اجرایی کردید؟ البته برخی ضعفهای درونی قوه، در کنار تفسیر موسع از عناوین اتهامی نظیر «اقدام علیه امنیت ملی»، «تشویش اذهان عمومی»، «نشر اکاذیب»، «محاربه» و ... به این موضوع دامن میزند؛ چرا که حدود و ثغور این اتهامات مشخص نیست و عرصه را برای برچسب زنی و اتهام مهیا میکند. تا جایی که میبینیم در برهههای خاص نظیر همین امروز تا اندازهای شمول این عناوین موسع میشود که هم قاتل شهیدان حافظ امنیت در رده محارب قرار میگیرد هم کسی که فقط یک سطل آشغال آتش زده و یا حتی اقدام به بستن خیابان کرده. علاوه بر این مورد ارجاع پرتعداد پروندهها به دادگاه انقلاب بجای دادگاههای عمومی، مدیریت چند مرکزی زندانها بجای مدیریت یکپارچه ذیل قوه و همچنین اطلاق بالای جرم امنیتی در برابر اطلاق نزدیک به صفرِ جرم سیاسی به متهمین از دیگر مواردی است که بستر اثرگذاری حداکثری ضابطین را بر جریان محاکم قضایی فراهم کرده است و رسیدگی به جرائم را بجای آن که حقوقی کند سلیقهای کرده است. متروک ماندن قانون جرم سیاسی در وقایع اخیر و عدم حضور هیات منصفه در دادگاه نشان از استمرار اثرگذاری ضابطان با نگاههای امنیتی دارد. با وجود این شواهد و قرائن است که مردم اعتقاد پیدا خواهند کرد که استقلال قوه قضائیه در برخی موارد شوخیای بیش نیست و نتیجتا اعتماد خود را به محاکم و احکام صادر از ناحیه این قوه از دست میدهند.
۳. قوه قضائیه؛ مانع عدالتخواهی قانون اساسی قوه قضائیه را مسئول تحقق بخشیدن به عدالت معرفی کرده است؛ همچنین یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب آن بوده است که آحاد ملت را نسبت به ظلم و بی عدالتیهایی که در جامعه صورت میگیرد، دغدغه مند کرده. واضح است که تحقق عدالت رخ نخواهد داد مگر با حضور فعال و موثر مردم؛ رهبری نیز بارها بر همین موضوع تاکید داشتهاندکه عدالتخواهی باید تبدیل به مطالبه عمومی بشود. با این مقدمه انتظار از قوه این است که آحاد مردمِ عدالتخواه را بازوی خود برای تحقق عدالت بداند و با اتکا به همین نیروی مردمی مظالم و مفاسد را کنار بزند. اما متاسفانه شاهدیم در شرایطی که اصحاب زور و تزویر منافع خود را از ناحیه عدالتخواهان تحت گزند میبینند، قوه قضائیه نه تنها به حمایت از این نیروها نمیپردازد بلکه با تنگ نظرانهترین احکام از منصور نظری تا وحید اشتری را متوقف میکند. گویی قوه قضائیه در صدد ساکت کردن صدای عدالتخواهیای افتاده که با فعالیت خود سعی میکند امیدهای به اصلاح را همچنان در دل مردم زنده نگهدارد. این رویکرد تناقض آمیز ناگزیر منجر به دلسردی مردم از قوه قضائیه خواهد شد و چنین تلقی بوجود خواهد آمد که دستگاهی که مکلف به بسط عدالت است خود مخالف عدالتخواهی مردمی است. @edalatkhahi @nasiri42