2021-05-01 17:10:49
به یاد استاد کیومرث صابری (گل آقا)
۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳؛ ۱۷ سال پیش در چنین روزی کیومرث صابری فومنی در تهران درگذشت. میگفت: "گر نباشد چارهای جز بند و بست / من قلم را آنزمان خواهم شکست".
کیومرث صابری در صومعه سرای فومن زاده شد.
پدرش کارمند وزارت دارایی بود.
کودک بود که پدر را از دست داد و بعدها برای تأمین هزینه زندگی خانواده مدتی از دبیرستان باز ماند و در یک خیاطی و تعمیرگاه دوچرخه کار کرد.
۱۸ ساله بود که آموزگار روستاهایی در نزدیکی زادگاهش شد.
۲۰ ساله بود که دیپلم گرفت و ۲۴ ساله بود که رشته حقوق سیاسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند.
میگفت که در تظاهرات دانشگاه از چوب و چماقهای نیروهای امنیتی زخمی شده و به نام "گردنشکسته فومنی" شعری برای مجله توفیق فرستاده و بعد همکارشان شده است.
۲۵ ساله بود که عضو ثابت تحریریه آن مجله طنزآمیز شد و در ستون "یک کلاغ چهل کلاغ" با نامهای "میرزا گل، گردنشکسته فومنی، ریشسفید لوده و ..." مینوشت.
پنج سال بعد که توفیق تعطیل شد به تحصیل تاریخ و ادبیات پرداخت و ۳۷ ساله بود که ادبیات تطبیقی را هم در دانشگاه تهران به پایان رساند.
پس از انقلاب مدتی مشاور فرهنگی رجایی نخستوزیر و رئیس جمهور وقت شد.
۴۳ ساله بود که ستون "دو کلمه حرف حساب" را در روزنامه اطلاعات آغاز کرد و شش سال بعد کارهایش را در هفتهنامه "گلآقا" انتشار داد و این مجله را ۱۲ سال منتشر کرد.
نوشتههای او در کالبد گفتگو با آبدارچی نشریه "شاغلام" یا همکارانش "مش رجب، غضنفر، ممصادق و زن او کمینه" به حالت تجاهل به انتقاد نرم از شرایط اجتماعی و سیاسی در ایران میپردازند و میان نیشخند و نوشخند نوسان دارند و از خطهای قرمز نظام فراتر نمیروند:
"کنفرانس بازسازی مناطق جنگزده در دانشکده ادبیات آغاز به کار کرد" (روزنامه). کشور گل و بلبل است دیگر. وقتی وزارت کشاورزیاش شب شعر میگذارد، میخواستید کنفرانس بازسازیش کجا باشد؟".
هرچند او را "سوپاپ اطمینان نظام" قلمداد کردند اما نیش قلم او تیز و گاه زبانش تند بود:
"گفت شیخا وِرد خوب آوردهای
لیک سوراخ دعا گم کردهای:
طبیبِ شهر زمانی نشست توی مطب
نوشت نسخه و سرگرم بر معالجه شد
ولی چو خط سیاست به از طبابت بود
گزید خطِ سیاسی، وزیر خارجه شد".
کیومرث صابری در ۶۳ سالگی در تهران درگذشت.
اسکندر آبادی/ پادکست روزشمار چهرههای تاریخی
@nedaiebahar
1.5K viewsedited 14:10