بمانیم، صبورانه... مهدی محمودی @nehzatazadiiran از آنجا | نهضت آزادى ايران
بمانیم، صبورانه...
مهدی محمودی
@nehzatazadiiran
از آنجایی که [فعالان سیاسی مهاجر] در خارج از کشور، فرصت نهادسازی و فعالیت در تشکلهای نزدیک به تفکرات سیاسی خود را ندارند، ناچارا تن به پذیرش چارچوبهای تشکل های فعال در آنسوی مرزها میدهند که عمدتا جریاناتی چون سازمان مجاهدین خلق، سلطنت طلبها، چپ های رادیکال و ... انها را در اختیار دارند. جهان بینی، روش و نگرش این گروهها بر جوانان مهاجر تحمیل میشوند.
تجربه ی کار تشکیلاتی، فرد را وادار به رعایت و حفاظت تفکر، حفاظت گفتار و حفاظت رفتار میکند. او می آموزد که در یک فرایند مدنی، به تقویت مبانی و چارچوب نظری خود بپردازد و گفتارش را سنجیده نموده و چارچوبهای رفتاری خود را با حساسیت بنا نهد. او خواهد فهمید که پیش از ورود به یک ساختار مشخص، الزامات ورود را بداند و در دوره ی حضور نیز متناسب با اختیارات و مسئولیتها عمل کند و از پرداختن به مواردی که در حوزه اختیاراتش نیست، پرهیز کند.
براندازی، به تعبیر زنده یاد دکتر ابراهیم یزدی، اساسا نه ممکن است و نه مفید. ممکن نیست، چون ساختار قدرت آنچنان گسترده و درهم تنیده است که بر جامعه تسلط حداکثری دارد. توان بازدارندگی قابل توجهی در عرصه ی بین الملل و نیز امکانات متنوع و پیچیده ای جهت مهار شورشهای داخلی و حتی بعضا به راه انداختن شورشهای تصنعی، هدایت و فرسایشی نمودن آنها دارد. جامعه هم محروم از نهادهای مدنی، فاقد میل به مطالعه، بدون تجربه ی کار جمعی، نااگاه نسبت به حقوق خود و وابسته ی مالی و هویتی به حاکمیت، با دهها میلیون بی سواد و بی سواد مطلق، جاهل به مولفه های توسعه یافتگی فکری و شخصیتی، نخبه کش و ... است که اساسا امکان و توان براندازی از او سلب است.
براندازی، مفید هم نیست. زیرا با توجه به تنوعات فکری، قومی، مذهبی و ... جامعه ی محافظه کار ایرانی از ورود به تونلی که انتهای آن معلوم نیست، بر اساس تجربیات تاریخی خود، خودداری میکند و از خشونت و بازتولید خشونت در اشکال مختلف آن، واهمه دارد. گروههای حامل شعار خشونت آمیز براندازی، نیز دچار اختلافات و سردرگمی های بسیار زیادی بوده و تا کنون به هیچ عنوان، جز مشتی کلی گویی های شعار گونه، گفتمان و برنامه مشخصی برای هیچ کدام از حلقه های زنجیره ی مورد نظرشان ارائه نکرده اند.
اصلاح طلبی، هم امکانهای زیادی جهت ظهور و بروز و موفقیت دارد و هم مفید، ضروری و نیاز است. به گامهای تدریجی، اهسته و در عین حال محکم نظر دارد و به بن بست هم نمیرسد. اگر اصلاحات دولت محور، علیرغم دستاوردهای نسبی، اما ناکام میشود و ساختار قدرت، در مقابل اصلاح خود انعطاف نشان نمیدهد اما مسیر اصلاحات جامعه محور و تقویت بنیان اجتماع بر مبنای تشکیل و بسط فعالیتهای نهادهای مدنی و خودجوش باز است. ایجاد چنین فضایی و عینیت یافتگی جامعه به عنوان یک محیط نهادی شامل نهادهای مدنی، جامعه را در برابر حاکمیت، قوی میکند و جامعه مدنی میتواند در یک مسیر تاریخی، قدرت سیاسی را به شفافیت و پاسخگویی به مطالبات وادار کند بدون اینکه به خشونت بپردازد.
@nehzatazadiiran
متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید: https://bit.ly/3coWP40
