جنگ عراق و ایران امّا حاصل دسیسه، تحریک، تبانی و برنامهریزی قبلی و مشترک کشورهای قاهر فرامنطقهای، رژیم اسرائیل و ارتجاع منطقه و همچنین عراق صدام حسین با همکاری بخشهایی از رژیم گذشته و امرای فراری ارتش شاهنشاهی ایران میبود. دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر در عمان با یکدیگر دیدار کردند. گفته میشود برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده بود که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.
صدام حسین جاهطلب بدون آنکه خود درک درستی از آن داشته باشد به بازیگر نقش اوّل سناریوی ماهرانه طراحی شده از طرف امریکا برای مقابله با ایران انقلابی گردیده بود. بدون بحران گروگانگیری و بدون استعفای دولت موقت بازرگان چه بسا عراق و همپیمانانش فاقد پیشزمینههای سیاسی- روانی لازم برای توجیه و شروع این تهاجم همهجانبۀ بر علیه ایران و انقلاب آن میبودند.
از نابختیاری مدیریت و فرماندهی جنگ سرمست از فتح خرمشهر فکر میکردند که با ورود به خاک عراق و اشغال بخشی از اراضی این کشور شاید بتواند از موضعی برتر جنگ را به نفع خود پایان دهد. اینهمه اما آنطور که بعداً نشان داده شد حاصلی جز فرسایشی شدن جنگ بهمدت بیش از شش سال نداشت. هستند هنوز هم بسیاری آرای سیاسی و نظامی که ادامۀ جنگ پس از این مقطع را اشتباه فاحش از جانب حاکمیت ایران میپندارند.
در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت میبایست قطعنامهٔ دیگری به تصویب میرسید که اینکار از نابختیاری هیچگاه شکل نگرفت. مبلغ برآورد شده که توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران به صندوق بینالمللی پول عرضه شده، ۹۷٬۲ میلیارد دلار تنها بابت هزینههای غیرنظامی میباشد.
@nehzatazadiiran
متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید: https://bit.ly/3clR0E9