Get Mystery Box with random crypto!

نقش پدران در همدلی، پیوند عاطفی و مراقبت از کودک 4 آوریل، 202 | پُرتال . نوروساینس . روانشناسی

نقش پدران در همدلی، پیوند عاطفی و مراقبت از کودک

4 آوریل، 2022
توانایی پدر برای همدلی و درک کردن در دوران بارداری با پیوند پدر و فرزند بعد از تولد و ایفای نقش پدر در طول دوران کودکی همبستگی دارد. در مردانی که همسر باردار دارند مناطق مغزی خاصی بر پردازش اطلاعات اجتماعی، خودآگاهی، تنظیم هیجان و کنترل شناختی تاثیرگذارند. 

اگر چه اغلب به نقش مادران در تربیت فرزند توجه بیشتری شده است، اما اخیرا محققان درحال بررسی تاثیر پدران بر رشد فرزند هستند. حتی قبل از تولد کودک، انتظاراتی که مردان در ذهنشان از پدر شدن شکل می‌دهند روی درجهٔ دلبستگی میان کودک و والدین تاثیرگذار خواهد بود.

در این باره نگاهی خواهیم انداخت به تحقیقات اخیر روی ارتباط همدلی پدران و ارتباطات مغزی آن‌ها هنگام بارداری مادر با پیوند و رفتار پدرانه در ۶ ماه پس از تولد.

تحقیقات اخیر چهار جنبه کلیدی در پدر شدن را شناسایی کرده‌اند:
۱. مورد اول لحظه آغاز نامیده می‌شود؛ زمانی که داشتن فرزند به وقوع می‌پیوندد.
۲. مورد دوم آگاهی از مسئولیت است؛ مرحله‌ای که آثار و پیامدهای پدر شدن جزئی از زندگی می‌شوند.
۳. مرحله سوم انتقال به دوران پدری نام دارد و مرحله‌ای است که هویت جدید فرد شکل سازگارتر و منسجم‌تری به خود می‌گیرد.
۴. مرحله نهایی تعارضات هیجانی است که مرحله تکامل و پردازش احساسات رقابت‌جویانه، امیال، افکار و انتظارات می‌باشد.

همان‌گونه که سلامت روانی مادر بر فرزند تاثیرگذار است، نگرانی و اضطراب پدر نیز می‌تواند بر رفتار و ظرفیت هیجانی او اثرگذار باشد. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که داشتن خلق منفی یا به طور کلی سطحی از ناآرامی ذهنی، درک کردن را با چالش مواجه کرده و در درک دیدگاه دیگران تداخل ایجاد می‌کند در مقابل، خلق و خوی مناسب بر ارتباطات تأثیر می‌گذارد و منجر به همدلی بهتر و منطقی‌تر می‌شود. 

علوم اعصاب پیوند و همدلی 
تحقیقاتی در حوزه علوم اعصاب برای شناسایی مناطق کلیدی درگیر مغز در روابط انجام شده است. mPFC یک ساختار حیاتی است که به شدت با عملکردهای برنامه ریزی، روابط اجتماعی و خود‌تنظیمی مرتبط است. 
@Neuroscience_New
در واقع mPFC یک بخش کلیدی از شبکه پیش فرض مغزی(DMN) است. این قسمت در تنظیم نحوه پردازش داده‌های ادراکی از درون و بیرون خود که منجر به تحریفات یا همسویی بهتر با واقعیت می‌شود، نقش دارد. علاوه بر این، mPFC در جهت‌دهی و تغییر منابع شناختی، مانند هدایت و حفظ توجه، تغییر تمرکز از یک چیز به چیز دیگر و زیربنای سیستم‌های انگیزشی درگیر است. 

محققان خاطرنشان می‌کنند که قشر پس‌سری جانبی (LOC) برای تفکر اجتماعی، ارتباطات غیرکلامی و کلامی و به ویژه تشخیص چهره مهم است. LOC همچنین در ارتباط عاطفی نقش دارد و با کاهش عملکرد در اوتیسم و اختلال اضطراب اجتماعی، دچار اختلال می‌شود.
@Neuroscience_New
بسیاری از نواحی مغزی دیگر وجود دارند که میانجی عملکرد اجتماعی و فردی هستند از جمله برجستگی‌های چهارقلو که در پردازش موثر هستند. قشر پیش‌پیشانی که درگیر با تنظیم احساسات و پرخاشگری است و لوب آهیانه‌ای فوقانی که به حافظه و توجه در ارتباط عاطفی کمک می‌کند. 
@Neuroscience_New
تحقیقات کمی به فعالیت واقعی مغز پدر در درک ذهنیت دیگران و چگونگی ارتباط آن با پیوند پدر با نوزاد و رفتار مراقبتی بعدی پرداخته‌اند. تحقیقاتی که در مجله علوم اعصاب اجتماعی در 2022 توسط مارشال و همکارانش گزارش شده‌ اتصال مغزی 40 پدری را که برای اولین بار صاحب فرزند می‌شدند با تمرکز بر نواحی مغزی مرتبط با معیارهای همدلی، دلبستگی والدین به فرزند و رفتارهای مراقبتی مرتبط است، مورد بررسی قرار دادند.
@Neuroscience_New
مرحله اول مطالعه در اواسط تا اواخر بارداری و مرحله دوم 6 ماه پس از تولد نوزاد انجام شد. در این مطالعه، محققان اتصالات عملکردی در حالت استراحت(RSFC) را برای سنجش فعالیت مغز در زمانی که افراد درگیر هیچ فعالیت هدفمند خاصی نیستند، بررسی کردند. مغز 50 درصد از زمان را در حالت استراحت می‌گذراند. RSFC منعکس‌کننده حالات عاطفی، انگیزشی و تمایلات رفتاری است.
@Neuroscience_New
مغز پدران با استفاده از fMRI اسکن شد و برای ارتباط بین مناطق مختلف کلیدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مرحله دوم با حضور نوزاد با استفاده از پرسشنامه دلبستگی برای اندازه گیری پیوند عاطفی و پرسشنامه فرزندپروری برای بررسی رفتارهای حمایتی و برنامه ریزی‌ها انجام شد.
@Neuroscience_New
نتایج 
ارتباط بیشتر حالت استراحت mPFC و LOC با افزایش همدلی گزارش‌شده در دوران بارداری، پیوند قوی‌تر و موثرتر، همراه بود. سایر یافته‌ها با انتظارات مطابقت نداشتند و نیاز به مطالعه بیشتر دارند، از جمله یافتن ارتباط کمتر با منطقه مهم پردازش اجتماعی و تشخیص احساسات در ناحیه‌ای به نام قشر پیش‌پیشانی (OFC)، که الگوی پیچیده‌تری دارد.