Get Mystery Box with random crypto!

راستی یادم رفت برایتان بگویم سنجاق سرتان را که هرروز از جلوی آ | گُل گُلی

راستی یادم رفت برایتان بگویم سنجاق سرتان را که هرروز از جلوی آینه برمیداشتید و موهایتان را میبستید تا دیدِ چشمهایتان را اذیت نکند چقدر به موهای جوگندمی و زیبایتان می‌آید.
شبها تا صبح که سنجاقِ موهایتان روی سرتان نبود و من نمیتوانستم شمارا تماشا کنم به جای صورت زیبایتان ، سنجاق موهایتان را نگاه میکردم و‌ هزاران بار ارزو میکردم سایه‌تان از سرم کم نشود.

راستی برایتان نگفته بودم شما قهرمان صبر و مهربانیِ من بودید و همیشه ارزو میکردم یک روز قبل از شما در این دنیا نباشم تا کسی که در راه برگشت کوچه خالی از شما را ،برمیگردد من نباشم و چراغ خانه‌ای که تاریک است با دستهای من روشن نشود و زیر سقفی که بی صدایتان سکوت ترسناکی است زندگی نکنم.

برایتان نگفته بودم تمام روزهایی که از خانه میروم و نگاهتان میکنم و به یک خداحافظی ساده بسنده میکنم در تمام ساعت هایی که نمیدیدمتان چقدر دلم تنگِ بودنِ کنارتان میشد و آرزو میکردم مثل بچگی هایم دستهایم را محکم میان شلوغی هایِ دنیا بگیرید و وقتی بی قرار میشوم بغلم کنید و بگویید:
«مادرجان ارام ...من اینجا هستم، درست کنارِ تو.»

راستی برایتان نگفته بودم که اخرین باری که بدون خداحافظی و ندیدنتان رفتم ، نه اینکه عاشقتان نباشم،
توانِ نگاه کردن به چشمهایی که سالها آینه‌ی من بود را نداشتم، حرف برایتان زیاد داشتم اما زمان....؟!

من را مثل همیشه به خدای بزرگتان بسپارید، باشد که از من تا ابد دربرابر تمام چیزهایی که ازارم داد مراقبت کند.

#فرگل_مشتاقی