خطری به نام خلوصگرایی حسن محدثیی گیلوایی ۲ دی ۱۴۰۰ در شب | زیر سقف آسمان
خطری به نام خلوصگرایی
حسن محدثیی گیلوایی ۲ دی ۱۴۰۰
در شب یلدا به من تذکر دادهاند که یلدا کلمهای غیرفارسی است و به جای آن کلمهای فارسی بهکار ببریم و بعد این خلوصگراییی زبانی را ربط دادند به هویت ایرانی. در پاسخ یادآوری کردم که خلوصگرایی گرایشی مخرب و گاه خطرناک است. خلوصگرایی در وهلهی نخست سبب فقیرسازی میشود.
خلوصگراییی زبانی، زبان را فقیر میکند؛ خلوصگراییی فرهنگی فرهنگ را فقیر میکند و ضعیف میسازد؛ خلوصگراییی معرفتی ریشهی درخت اندیشه را میخشکاند؛ و خلوصگراییی قومی یا ملی خودمداریی قومی و ملی را قوت میبخشد.
اما تمام اشکال خلوصگرایی خطری بالقوه در خود دارند و آن دامن زدن به عدم مدارا است. ما نیازمند توسعهی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هستیم و توسعهی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نیازمند تقویت مدارا و پذیرش اشکال گوناگون تکثر (اعم از تکثر فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و قومی و نژادی و زبانی) است.
به جای پاسداشت بیمارگونهی میراث و تاکید دایم بر هویتمندیی میراثی، میبایست بر هویتمندیی آفرینشگرانه تمرکز کنیم. تاکید هزار باره بر روی میراث و تربیت کودکان با هویت میراثی، نه تنها سبب اعتلا و رشد نمیشود بلکه به درجازدنی انحطاطآور منتهی میگردد. هویتمندیی آفرینشگرانه معطوف به آفرینشی تازه و زیستی کنشگرانه است اما هویتمندیی میراثی، بهنحوی انفعالی بر گذشته تمرکز دارد؛ بیآنکه حتا همان گذشته درونی شده باشد.
از اینها گذشته، اگر ما بخواهیم خلوصگراییی زبانی را -آنطور که مدعیان خرد و کلان میفرمایند- دنبال کنیم، جملاتمان را چهطور بنویسیم؟!
از همه بدتر، من با نام خودام، نام پدراَم، و نام مادراَم چه کنم؟ لابد باید نام و مشخصاتام را از حسن محدثیی گیلوایی برگردانم به: نیکوی سخنگوییی گیلوایی فرزند ستودهی شکافنده (محمدباقر سابق) و کوچنده (هاجر سابق). حالا من خود را چهگونه بشناسم؟!