Get Mystery Box with random crypto!

ناکامی در اسطوره‌زدایی دکتر محمد منصورنژاد ۴ دی ۱۴۰۰ از ام | زیر سقف آسمان

ناکامی در اسطوره‌زدایی

دکتر محمد منصورنژاد

۴ دی ۱۴۰۰

از امتیازات تامل در ملاحظات دکتر محدثی گرانقدر، در فضای مجازی آن است که هم موضوعات مساله‌محور طرح می‌شوند و هم آرای گوناگون، چالشی، در آن بازتاب داده می‌شوند. اما یکی از این مسایل چالشی:

چرا در غرب مدرن اسطوره زدایی، به نتیجه نرسید؟ «کاسیرر» در کتاب «اسطوره دولت» نشان می دهد که در قرون جدید و در دولت های مدرن هم اسطوره سازی در دستور کار است و از بین نرفته است. ممکن است ملتی از اسطوره های پیشین هم اندکی فاصله بگیرند، اما مجددا اسطوره های جدید می سازند. به عبارت دیگر رفتار آگاهانه و مبتنی بر ضمیری کاملا خودآگاه داشتن، حتی در عصر جدید و در کشورهای باصطلاح پیشرفته هم اتفاق نیفتاد؛ زیرا «ضمیر ناخودآگاه» در شخصیت آدمیان، سهم عمده ای دارد.

ریشه های این خواسته هم بدین جا باز می گردد که آدمی نمی تواند ابعاد اصلی وجودیش را انکار کند. آدمی که فقط در عقل، خلاصه نمی شود. در کنار عقل و جسم، ظرفیت و قابلیتی عظیم و شگرف به نام قلب، دل،  وجدان و... در درون خویش دارد که آن هم نیازهای خویش را از آدمی طلب می کند. این گرایش های درونی، اگر قوی تر از نیاز های عقلی و جسمی نباشد، قطعا از آنها ضعیفتر نیست. آنها که با دل و غذای دل، صددرصد مخالفت می کنند، این مطالبه درونی را دست کم گرفتند و در نتیجه موفق هم نبوده و نخواهند بود. علایق و دلبستگی ها به گذشته، وطن، بستگان و... مسایلی نیست که از کنار آن به بهانه غیر عقلانی بودن گذشت. علاقه به اساطیر نیز از همین جنس خواسته هاست. از این رو در خواب و بیداری (همانگونه که «یونگ» در  کتاب ضمیر ناخودآگاه جمعی می گوید) کم و بیش با ما حضور دارند.

آنان که بر عقل و عقلانیت تاکید ویژه دارند، اگر بتوانند شیوه کار و جهتگیری هایشان را اصلاح کنند امکان توفیق بیشتر دارند و کارشان هم موجه تر است. اینان باید یاد بگیرند به جای حذف مطالبات درونی و عمیق، طرد و رجم مطلق سنتها (که برخود «تخریبی» است و نه انتقادی!)، «برخورد انتقادی» با داشته های پیشین را بیاموزند. آنگونه نیست که گذشتگان هر چه فکر می کردند و هر آنچه عمل می کردند، از اساس خطا بود و یا اصلا بکار امروزمان نیاید. بله در بین سنت ها از جهت نظری و عملی مباحث و مسایل غیر مفید و بلکه گاه مضر هم وجود دارد. با این وصف اگر از نسل امروز و هزاره سوم خواسته شود که با این داشته ها انتقادی برخورد کنند، نکات و هنجارهای درست و بی ضرر را بگیرند، اما دستاوردهای آسیب زا و ضد عقلی را به کناری نهند، آنگاه به این درخواست پاسخ بهتری داده خواهد شد. با این وصف لازم نیست کل اساطیر و تاریخ ایرانی نفی شود. بلکه بخش ها و گوشه های ناسودمند و به ویژه مضر، حذف می گردد و بخش های مفید و بی ضرر می مانند. چنین خواسته ای معقول و موجه است. بی جهت نیست که برخی از متفکران عصر مدرن (مثلا «هابز» در لویاتان و یا «هایدگر» در مباحث مربوط به تکنولژی و کتاب هستی و زمان) به صورت جدی به سنت های عهد عتیق و جدید و نیز سنت یونانی و حتی «پیشاسقراطی»، ارجاع داده و از آن بهره می گرفتند.

#اسطوره
#اسطوره‌زدایی
#منصورنژاد


@NewHasanMohaddesi