Get Mystery Box with random crypto!

سیل اتهامات و فحاشی و توهین و حمله از سوی باستان‌گرایان و کورش | زیر سقف آسمان

سیل اتهامات و فحاشی و توهین و حمله از سوی باستان‌گرایان و کورش‌پرستان

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۰ دی ۱۴۰۰

بعد از نقد ایده‌ئولوژی‌ی ملی‌گرایی‌ی باستان‌گرا و شخصیت اسطوره‌ای آن در تلگرام و اینستاگرام سیل توهین‌ها و فحاشی‌ها و حملات عجیب از سوی جماعت باستان‌گرا (اعم از سلطنت‌طلبان و ایران‌شهری‌ها و کورش‌پرستان) به سویم روانه شده است. بخشی از این واکنش‌ها را می‌توانید در کامنت‌های همین کانال ملاحظه بفرمایید. در این میان برخی از آن‌ها کوشیدند واکنش منطقی‌تری بروز بدهند. آقای دکتر خسرو یزدانی‌ی عزیز یکی از کسانی بود که کوشید در این باره وارد گفت‌وگویی معقول بشود. نوشته‌ی زیر از ایشان است. اگرچه این نوشته نیز خالی از اتهام و اسطوره‌سازی نیست؛ چنان‌که مرا پی‌رو «پور پیرار» معرفی کرده‌اند و خواهان «پاسخی ایران‌منشانه» شده‌اند که اولی را نمی‌دانم کیست و دومی را نمی‌دانم چیست. لابد این دومی نباید شبیه واکنش‌های باستان‌گرایان و کورش‌پرستان باشد.

در پایین می‌توانید نوشته‌ی ایشان را بخوانید و در فرسته‌ی بعدی، من به ایشان پاسخ خواهم داد و در باره‌ی نظریه‌ی اجتماعی‌ی خود توضیح بیش‌تری خواهم داد و این‌که چرا با ملی‌گرایی‌ی باستان‌گرایانه مخالف‌ام. در ضمن بعد از متن ایشان، مقاله‌ای از «همنشین بهار» را در باره‌ی کورش ضمیمه کرده‌ام که پیش‌نهاد می‌کنم قبل از انتشار پاسخ‌ام، آن را مطالعه بفرمایید! من از آقای خسرو یزدانی به‌خاطر مواجهه‌ی نسبتاً متین‌شان سپاس‌گزارام!



«درود
این نوشتارها را در کانالتان بگذارید و آنگاه پاسخِ ایرانی‌منشانه بدهید.
راهِ پورپیرارها را رفتن چه سودی برای والامنشیِ ایرانیان و آبادانی ایران دارد؟
آیا شما خطری برای ایران و ایرانی در نوشتارهای من می‌یابید؟
چه می‌پندارید و چه در سر دارید که چنین ناسزاهایی را در همستاریِ کورش و ایران دوستان به کار می بندید؟
آیا براستی در استوره ها و آیین ها و تاریخِ هخامنشی پژوهیده اید که چنین سخنانِ ناروایی به میان می آورید؟
چه کسی به شما گفته است یا از کدام پژوهشگرِ راستینی آموخته اید که گزنفون سنجه نیست؟
آنچه بنیادهای سخن و گزارش شما را ریخت می بخشد کدامین تاریخ نگاران و تاریخ دانان هستند و شما بر بنیادِ کدامین کسان از کورش و هخامنشیان خودکامه می سازید؟
آری کورش «دموکراسی» و «حقوق بشر» را خوار می داشت چرا که تنها کِهْ منشان از چنین فریبی پدافند می کنند.
من نگاهی به کانالِ شما انداختم و شگفت زده با دشنام و ناسزا به کورش و ایران دوستان روبارو گشتم.
براستی برایم بنویسید این چه روش و منشی است؟
آیا براستی در این پندارید که با ناسزاگویی‌های بی بنیاد به کورش و هخامنشیان آن ده‌ها هزار برگ پژوهش‌های ژرف در آن باره را از ارج می‌اندازید؟
و در پایان پرسشم از شما این است مگر می‌شود با آغازه‌ها این چنین کینه‌توزانه و با خوی و خیمی ویرانگر رفتار نمود و آنگاه به والامنشیِ ایرانی و به آبادانیِ ایران یاری رسانید؟
اگر دوست داشتید سخنم را در کانالتان بگذارید و پاسخِ خودتان را نیز بدهید.
با مِهر به ایرانِ پایا و مانا

خسرو یزدانی»


مقاله‌ای محققانه در باره‌ی کورش از آقای همنشین بهار: https://www.tribunezamaneh.com/archives/245168

خانم‌ها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگ‌ورز، در این شبِ سردِ مِه‌آلود که به‌قول تَنسَر Tansar – در نامه به گُشْنَسپْ (شاه طبرستان) - تمیز حقیقت از میان برخاسته و سیرتِ انسانی رها گشته‌ است، به شما سلام می‌کنم. سلامی پُر از شور و شادی و امید.

این بحث به «کورش تاریخی» اشاره دارد. کورش تاریخی با توهمات ما و آنچه از قرن بیستم به بعد در باره وی بر سر زبان‌ها افتاده، از بُنیاد متفاوت ‌‌است. ضرورت طرح اینگونه مباحث آشنایی با تاریخ پُر فراز و نشیب میهن ماست که غالباً با آن بیگانه‌ایم. درست است که در گذشته نباید زیست اما به گذشته باید نگریست. به قول شکسپیر در نمایشنامه توفان: What’s Past Is Prologue (گذشته پیش درآمد اکنون است). ...



#تاریخ
#کورش
#توسعه
#خردتاریخ
#ایران‌گرایی
#نظریه‌ی_اجتماعی
#تاریخ_ایدئولوژیک
#تاریخ_دانش‌پژوهانه
#برساخت_روایت_تاریخی

@NewHasanMohaddesi