Get Mystery Box with random crypto!

کدام تاریخ؟ تاریخ بنده‌گی یا تاریخ کنش‌گری؟ (نظریه‌ی اجتماعی و | زیر سقف آسمان

کدام تاریخ؟ تاریخ بنده‌گی یا تاریخ کنش‌گری؟ (نظریه‌ی اجتماعی و برساخت روایت تاریخی) /۲

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۶ دی
۱۴۰۰

بر اساس آن‌چه تاکنون گفته‌ام، اکنون می‌توان به سه پرسش مهم پرداخت:

https://t.me/NewHasanMohaddesi/6924

۱) کدام نظریه‌ی اجتماعی می‌تواند راه‌نمای ما برای کنش‌گری‌ی امروز و فردای‌مان باشد و طرحی مطلوب برای جامعه‌ی ما ارایه کند؟
۲) برساخت کدام روایت تاریخی از گذشته‌ی ایران می‌تواند مبنایی برای هویت‌مندی‌ی ما باشد؟
۳) از میان اشکال هویت‌مندی در ایران معاصر، کدام نوع هویت‌مندی مرجح است؟

من در ادامه‌ی بحث‌، پاسخ‌های مختاراَم را به این سه پرسش مطرح می‌کنم و امیدواراَم مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و اهل نظر هم اگر نقدی دارند، دریغ نکنند!

پاسخ به پرسش نخست: ما نیازمند نظریه‌ی اجتماعی‌ای هستیم که وحدت ملی در ایران را بر مبنای پذیرش کثرت قومی و فرهنگی (اعم از دینی و زبانی) و اجتماعی تأمین و تضمین کند. به‌عبارت دیگر، ما برای ایران فردا نیازمند نظریه‌ای اجتماعی با جهت‌گیری‌ی کثرت‌گرایانه و چندفرهنگ‌گرا هستیم که وحدت ملی را بر حذف و طرد و تبعیض بنا نکند. بنابراین، از نظر من تمام ایده‌ئولوژی‌هایی که می‌خواهند وحدت کشور را بر هر گونه طرد و حذف و تبعیض (اعم از طرد و تبعیض زبانی و دینی و قومی و سیاسی و ایده‌ئولوژیک و جنسیتی و ...) بنا کنند یا چنین پتانسیل یا چنین سابقه‌ای دارند، نامطلوب‌اند. هم‌چنین تمام اَشکال سیاست‌های ادغام حاشیه در مرکز کذایی (اعم از ادغام زبانی و فرهنگی و دینی و ایده‌ئولوژیک و ...) از این منظر نامطلوب و غیر موجه‌اند.

از این منظر که می‌نگریم، روایت‌های تاکنون موجود از تاریخ ایران نظیر روایت اسلام‌گرایانه (که الآن به‌شدت دچار بحران است) و روایت ملی‌گرایانه‌ی باستان‌گرا (اعم از کورش‌گرایان که هم‌اکنون مجموعه‌ای پراکنده از افراد هستند و سلطنت‌طلبان و ایران‌شهری‌گرایان)، همه‌گی می‌کوشند وحدت کشور یا وحدت ملی را بر مبنای اَشکالی از طرد و حذف و تبعیض و بر اساس سیاست‌های ادغام تامین کنند. این حقیقت را همه‌ی این‌ روایت‌های تاکنون موجود در عمل، در اندیشه، و در شعار بروز داده‌اند. در کنار این دو روایت، روایت مارکسیستی از تاریخ ایران هم قابل بحث است، اما چون عملاً در جامعه‌ی ما هم‌اکنون فاقد بدنه‌ی اجتماعی‌ی معینی است، بحث از آن در این‌جا موضوعیّت ندارد.

پاسخ به پرسش دوم: لاجرم با مسأله‌داری‌ی روایت‌های تاریخی‌ی تاکنون موجود (سه روایت اسلام‌گرایانه، ملی‌گرایی‌ی باستان‌گرایانه، و مارکسیستی)، ما نیازمند برساخت روایت جدیدی از تاریخ ایران به‌منزله‌ی پایه‌ی هویت‌مندی‌ی ایرانیان معاصر هستیم. این روایت چه‌گونه روایتی می‌تواند باشد؟‌ و بر کدام بخش از تاریخ ایران می‌تواند تمرکز نماید؟

از نظر من چنین روایتی می‌بایست اگر هم از ملی‌گرایی سخن می‌گوید، ملی‌گرایی‌ای کثرت‌گرا را دنبال کند و به جای تمرکز بر تاریخ بنده‌گی‌ی ایرانیان و برجسته‌ساختن عناصر تاریخ بنده‌گی (نظیر کورش)، بر تاریخ کنش‌گری‌ی ایرانیان تمرکز نماید.

از این‌جایی که ما هستیم، وقتی به گذشته‌ی ایران می‌نگریم با دو تاریخ مواجه‌ایم: تاریخ بنده‌گی‌ و کنش‌پذیری‌ی ایرانیان و تاریخ کنش‌گری‌ی ایرانیان (بنگرید به کتاب خدا و خیابان، صفحات ۱۹۳-۱۸۷). تاریخ ایران تا پیش از نهضت مشروطه تاریخ بنده‌گی است و از نهضت مشروطه به این سو ایرانیان وارد تاریخ کنش‌گری‌ی خود شده‌اند.

در گل‌نوشته‌ی کورش ما دست‌کم حضور دو گروه را می‌بینیم: خدایگان و بنده‌گان. خدایگان‌های این گل‌نوشته عبارت‌اند از کورش و پدر او و فرزند او (خدایگان پیروز در روایت گل‌نوشته) و نیز نبونئید (خدایگان شکست خورده در روایت گل‌نوشته). اما در گل‌نوشته‌ی کورش بنده‌گان نیز حضور دارند (اجداد ما مردم عادی). در این گل‌نوشته ذکری از «کارگران به بیگاری گرفته شده» هم هست. هم‌چنین واژه‌‌ای در این گل‌نوشته ذهن مرا سخت درگیر خود ساخته است: «سرسیاه» black-headed people. مترجمان این کلمه را «مردم عادی» ترجمه کرده‌اند. بنابراین، سرسیاه‌ها (بی‌شوکتان تاریخ، یعنی هم‌تباران ما) نیز در این گل‌نوشته (این نوشته‌ی باقی‌مانده از شوکت‌مندان تاریخ) حضور دارند.

اکنون ما «سرسیاه‌ها»ی تاریخ چرا باید به خدایگان تاریخ و تاریخ خدایگان افتخار کنیم؟! چرا باید به کورش و امثال او افتخار کنیم؟ چرا باید به تاریخ بنده‌گی‌مان افتخار کنیم؟‌

جالب این است که در این گل‌نوشته و در این روایت پادشاهانه (گِل‌نوشته‌ی کورش)، خدایان (مردوک و نبو، غیره) نیز طرف خدایگان هستند، نه طرف سرسیاه‌ها و آن‌ها که در تاریخ به بیگاری گرفته شده‌اند.

ادامه دارد.


#کورش
#تاریخ
#سرسیاه
#بنده‌گان
#خدایگان
#تاریخ_بنده‌گی
#تاریخ_کنش‌گری
#تاریخ_ایدئولوژیک
#تاریخ_دانش‌پژوهانه
#برساخت_روایت_تاریخی
#روایت_‌گل‌نوشته_کورش


@NewHasanMohaddesi