Get Mystery Box with random crypto!

محبوبم! قبول ندارم نرسیدن ما ربطی به سرنوشت داشته باشد. اینکه | نیکی فیروزکوهی

محبوبم! قبول ندارم نرسیدن ما ربطی به سرنوشت داشته باشد. اینکه می گویند قرار نبوده یا چنین مقدر بوده، اهانت بزرگی ست به خواست دل ما، به شعور ما و به نقشه ها و برنامه هایی که برای خودمان، برای زندگی مان و برای آینده مان داریم و داشته ایم. اما قبول دارم و پذیرفته ام که من، تاکید می کنم من تا هیچ انگشت اشاره ای سمت تو که هنوز هم در گرامی ترین جای قلب من و در والاترین بخش آرزوها، رویاها و خاطرات من جای داری، نباشد، بله من، عشقم را، و احساساتم را و آنچه در تو می دیدم و می پرستیدم، و آنچه در افق های دور، برای آینده ی خودمان می دیدم را در لحظه ای نابجا و در جایی نامناسب و با کلامی گر چه در خور ولی شاید ناکافی بر زبان آورده بودم، و تو که حتی قبل از آنهم، صاحب و‌مالک ذره ذره ی احساسات و عاشقانه های من بودی، نشد و نتوانستی به آن ایمان خدشه ناپذیری برسی که عشق ناممکن ها را ممکن می کند، که راه عشق، گر چه پر فراز و نشیب، اما مسیری ست که ما را می سازد و می پروراند تا بتوانیم فرداهایی را بسازیم که در آن میوه های عشق را پرورش می دهیم. من تو را نه بت وار، که به کمال، و بی دلیل دوست داشتم و تو باوری به دوست داشتن های ساده و بی غش نداشتی، دنبال دلیل بودی و من رهاتر و بی چیز تر و ساده تر از آن بودم که بخواهم و بتوانم چیزی اثبات کنم. کف دستهای خسته ام را نشانت دادم و گفتم من همینم!
ما در زمان و مکان اشتباه بهم رسیدیم و من زبانی قاصر و کلامی خام و دلی نازک داشتم، وگرنه عشق برای هر دوی ما به اندازه بود و کافی
این را مایلم بدانی، بفهمی و به خاطر بسپاری.

نیکی فیروزکوهی
#رمان_جدید

@nikifiroozkoohi