Get Mystery Box with random crypto!

در راستای معرفی کتاب این هفته جای خالی سلوچ اثر آقای محمود دول | نیکی فیروزکوهی

در راستای معرفی کتاب این هفته جای خالی سلوچ اثر آقای محمود دولت آبادی

. دیالوگ ها، گفتمان و اندیشه پشت و پس هر جمله آنقدر خردمندانه، قوی و پر کشش است که گاهی مجبورید یک جمله رو چند بار بخونید. گاهی مجبورید برگردید و چند صفحه رو دوباره بخونید.
همزمان قلبتون هم درد می گیره . از فقر، از سادگی ، از حماقت، از سیاست، از نجابت، از خرافات، از جنگ یک زن با زندگی.
تصویرسازی داستان بی نظیره. شما نه تنها به کمال مکان ها رو تصور می کتید بلکه به عینه شخصیت های کتاب رو می بینید و می شناسید،
جای خالی سلوچ، جای خالی همه مردها، همه پدرهایی ست که ناگهان دیگر نیستند و پایه های خانه و خانواده پس از آنها می لرزند. داستان بی کفایتی در تربیت فرزندان. داستان مهر مادری و بی مهری فرزند. داستان خانه و خانواده و روستایی بی سر و سامان است.
یکی دیگه از نقاط قوت و برجستگی های کتاب اینه که آقای دولت آبادی کلی اصطلاحات جدید و واژه سازی کردند، من رو یاد شکسپیر می اندازن که اگه اشتباه نکنم بیش از سی و سه هزار واژه جدید به زبان انگلیسی اضافه کردند.
پیچیدگی و نقطه اوج کتاب همان صفحه آخرش هست که خواننده به هزار نتیجه می رسه. به همین دلیل منهم آخرش یادم نبود، شاید چون اساسا به نتیجه ای نرسیده بودم. به همین دلیل آدم وادار می شود و دلش هم می خواهد کتاب رو دوباره و چندباره بخواند
در ویکی پدیا خواندم که محمودآبادی این کتاب رو در هفتاد روز و درست پس از آزادی اش از یک حبس سه ساله نوشته.

این قسمت خیلی حکیمانه و خاص است :

گاه عشق گم است؛ اما هست،
هست، چون نیست.
عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟
نه! عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است.
عشق از آن رو هست، که نیست. پیدا نیست و حس می شود. می شوراند.
منقلب می کند.
به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد !
" می گریاند ...


@nikifiroozkoohi