Get Mystery Box with random crypto!

••• قصه‌ی این دو 'استاد ادب پارسی' همزمان مضحک و غم‌انگیز و ال | Nima hassani nasab

•••
قصه‌ی این دو "استاد ادب پارسی" همزمان مضحک و غم‌انگیز و البته روشن‌گر و عبرت‌آموز شده است؛ وضعیت و سرنوشت دکتر رشید کاکاوند در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دکتر محمود کویر در شبکه ‌منوتو - چه با شهوتِ دیده‌شدن و چه با نیتِ اشاعه‌ی فرهنگ و عشقِ ادبیات یا هر دلیل مادی و ‌معنوی دیگر!
هر دو چند سال پیش در نظر مخاطب چهره‌‌های فرهنگی و محترم و موقری بودند عاشق ادبیات و فرهنگ ایران که با عناوینِ شاعر، مترجم، پژوهش‌گر، نویسنده و الخ با کلی کتاب و نوشته و سابقه‌ی تدریس در دانشگاه و حافظه‌ی شعری خوب و خوش‌بیانی پای‌شان به رسانه باز شد و هر کدام به‌مرور رنگ و بوی همان رسانه‌ را گرفتند و حضور مداوم‌ در این فضاهای سطح‌پایین و عمیقاً ضدفرهنگی دامن‌شان را گرفت (اثباتِ جمله‌ی مارشال مک‌ لوهان که "رسانه همان پیام است")؛
حالا یکی با کراوات‌ها و‌ کُت‌های آلاپلنگی وسط دکورِ جیغ و لابه‌لای حرکاتِ ناموزونِ جوان‌های چیپِ منو‌تو در برنامه شب یلدا نشسته و دیگری همزمان‌ در دو شبکه در برنامه زنده یلدایی (!) فال حافظ می‌گیرد یا در دکور خندوانه برای «وای‌وای رشیدخان»خواندنِ جناب خان دست می‌زند. اگر آن‌همه شعر و ادبیات و پیشینه‌ی فرهنگی نتواند اندکی دوراندیشی و مراقبت و دقت و سلیقه و قدرتِ تحلیل و‌ درک شرایط و حتی عُزلت‌نشینی در زمانه‌ی رواجِ حقارت به بار بیاورد، پس قرار است به چه دردی بخورد و به چه کار بیاید جز پُر کردنِ آنتن‌ها و تبدیل‌شدن به ویترینِ پروپاگانداهای تهران و لندن؟

زاهد بودم ترانه‌گویم کردی
سرْ فتنهٔ بزم و باده‌جویم کردی
سجاده‌نشینِ با وقارم دیدی
بازیچهٔ کودکان کویم کردی

پ ن:
﴿فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ﴾