Get Mystery Box with random crypto!

از دوستان نزدیکم بعد از این که از موضوع خبردار شد، بی آن که به | Nonsense manga

از دوستان نزدیکم بعد از این که از موضوع خبردار شد، بی آن که به من یا کسِ دیگری خبر دهد، به دایرکت این انگل رفت تا تظاهر کند خریدار است و از آن مشاوره برای خرید بگیرد ـ فیلم‌هایش پایین است؛ می‌توانید بروید خودتان ببینید ـ اما جدا از مُضحکی و خودشیرینی‌های این شخص در مقابل این دوست، به چند نکته‌ی حائز اهمیت اشاره کرد که اشاره دوباره‌ی ما هم در این متن لازم است. انگل می‌گوید حدود ۱۰ گروه ـ که اسم خاصی ندارند ـ به‌طور اختصاصی برایش کار می‌کنند، مانگا ترجمه می‌کنند و پول می‌گیرند! از آن طرف می‌گوید یک سری گروه‌ها برایش حاشیه درست کرده‌اند و «چرت‌وپرت» گفته‌اند و اصرار کرده‌اند که «شما باید با ما همکاری کنید.» (‍!!!) و ما نمی‌خواهیم همکاری کنیم مگر زور است؟ کمی بخندید و برویم سراغ ادامه‌ی عرض‌هایش: می‌گوید که ۱۱ سال است شغلش چاپ و چاپخانه برای پدر است که در مجموع ۶۵ سال است چاپخانه دارند؛ ادعا می‌کند شغلش این است، با ۳۵ سال سن می‌داند که دورش باشد که نه، و مانند چند عدد بچه‌خورده‌ی پانزده۔شانزده‌ساله نیست! من شانزده‌ساله بودم که این کار را به اتمام رساندم. چهار سال است که گرافیستم، سه سال است که ویراستارم، دو سال است که زبان‌شناسی می‌خوانم، یک سال است که در حال مطالعه‌ی آواشناسی و علوم فلسفه‌ام، و همچنین به خطی باستانی مسلطم و دستی بر قلم دارم و اکنون ۱۸ساله ام؛ ما فرزدان این مرزوبوم، از ۱۰ تا ۱۰۰ساله، برای هدف‌‌های‌مان می‌جنگیم و برای آماده‌سازی پروژه‌های‌مان عرق می‌ریزیم؛ توی دزد که comic را کَمیک، manhwa را مانهاوا، genshin impact را گنشین ایمپاکت، و solo leveling را سولو لیوینگ می‌گویی و اگر «چنانچه» را از واژگانت حذف کنند لال می‌شوی، لیاقت بردن اسم‌مان را هم نداری. نان شبت هم زحمات ماست؛ تو هیچی نیستی! آه، به‌راستی آبروی پدر را می‌بری یا این هم آموزه‌ی پدری ست؟ اما وقاحت این فرد هنوز هم تمام نشده.

از این جا شاید کمی تخصصی شود و سرتان را به درد بیاورم: در ادامه از دیگر فروشگاه‌ها گلایه می‌کند و می‌گوید: «آشغال می‌دهند دست مردم و خجالت نمی‌کشند؟» و می‌گوید که او از کاغذ گلاسه‌ی ۳۰۰گرمی (!!!) برای مانگاهایش استفاده می‌کند ولی دیگران از کاغد بالکی زرد استفاده می‌کنند که کاغذی اقتصادی و بسته‌هایش خیلی ارزان است. (!!!) کاغذ گلاسه همان کاغذ‌هایی‌اند که یک روکش پلاستیکی بر روی آن می‌کشند و زیر نور بازتاب دارند. دقیقاً همان‌هایی‌اند که البته در گرماژ ۹۰ تا ۱۲۰گرمی در مجلات می‌بینیم. گلاسه‌ی ۳۰۰گرمی کدام است؟ آن که برای جلد کتاب‌ها استفاده می‌شود! دقیقا همان جنس مقوامانند جلد کتاب! یعنی اگر بگوییم قطع هر کاغذ «ب۵» باشد وزن یک مانگای دویست‌صفحه‌ای می‌شود بیش‌تر از «یک کیلو و سیصد گرم» با حدوداً «۳ سانتی‌متر» قطر! یعنی هنگامی که یک مانگا در دست‌تان گرفته‌اید گویی که یک کیلو و سیصد گرم سیب‌زمینی در دستان‌تان است! این در حالی ست که اگر این مانگای دویست‌صفحه‌ای را با کاغذ تحریر ۸۰گرمی چاپ کنید وزن هر جلد می‌شود ۳۵۰ گرم با قطری ۱سانتی! به آن فکر کنید: کاغذ گلاسه‌ی ۳۰۰گرمی‌ای که برای جلد‌های رنگیِ کتاب‌ها استفاده می‌شود به‌عنوان کاغذ برای مانگای سیاه۔سفید استفاده گردد! معلوم است که یک جای کار می‌لنگد؛ با ۶۵ سال سابقه‌ی خانوادگی به این اندازه کارنابلد است یا مخاطب را ابله فرض کرده که چاخان‌هایش را باور می‌کند؟ از طرفی می‌گوید بسته‌های کاغذهای بالکی ـ که نوعی کاغذ سوئدی ست ـ ارزان‌قیمت است! باید بگوییم که صرفه‌ی اقتصادی کاغدهای بالکی در: ۱. کم‌وزن بودنش ـ که به‌خصوص در حمل‌ونقل و پست مفید است؛ ۲. طبیعت‌دوستی‌اش به‌سبب بازیافتی بودن آن ـ در عین حالی که صخامت بیش‌تری از تحریر دارد؛ ۳. خسته نکردن چشم به‌سبب رنگ کرم آن است. تقریباً همه‌ی ناشران رسمی کتاب از آن به‌وفور استفاده می‌کنند؛ حالت خوش است؟ آن کاغذِ کاهی ست که ارزان و بی‌کیفیت است!

در ادامه باز هم از زحماتش می‌گوید که شبانه‌روز زحمت کشیده‌اند و مانهوای سولو لیوینگ (تلفظ صحیح را از ایشان یاد بگیرید) را از حالت وبتون به قطع چاپ درآورده‌اند برای مخاطب. خاک بر سرت! قطع قابل‌چاپش در اینترنت پر است؛ که را فریب می‌دهی؟ با این حال ادعا می‌کند مشتری اگر راضی نباشد پولش را برمی‌گرداند؛ این همه باشرفت است اما پست فروش ترجمه‌ی گروه‌های مختلف را پاک نمی‌کند.