مجله‌هنری‌نوژا

لوگوی کانال تلگرام noozhachannel — مجله‌هنری‌نوژا
موضوعات از کانال:
فیلیمو
جیران
جهیزیه
کولر
سریال
پول
اقامت
معاوضه
قطره
رازی
All tags
آدرس کانال: @noozhachannel
دسته بندی ها: حقایق
زبان: فارسی
مشترکین: 341.98K
توضیحات از کانال

تعرفه تبلیغات: @Ads_nzc

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها

2023-03-27 23:03:40
برای یادگیری زبان انگلیسی با متد برترین موسسات آموزش زبان دنیا، می‌‌تونید روی دوره آکادمی لینگانو حساب کنید!

با این دوره تو کمتر از شش ماه، یکبار برای همیشه به زبان انگلیسی مسلط می‌شید. برای دریافت مشاوره رایگان، اسم و شماره تماستون رو برای اکانت پشتیبانی لینگانو ارسال کنید:
@lingano_support

یا می‌تونید روی لینک زیر بزنید و با تکمیل ثبت‌نامتون، علاوه بر استفاده از تخفیف نوروزی، یادگیری رو از همین حالا شروع کنید!
https://zaya.io/vctcy

سال نو رو متفاوت شروع کنید!
@lingano_academy
24.9K views20:03
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 22:08:00 درِ کلاس‌های دانشگـاه شیشه داشت، آنقدر بود
که بتوانی دو سوم کلاس را ببینی!
کلاس 106 دانشگــاه جای خیلی دنجی بود که
انتها راهرو بود کوچک و نقلی کلاسش همیشـه
خودمانی بود! انگار که دوستانت را
دعوت کردی، ‌اتاق خودت من کمتر آن‌جا کلاس
به‌پستم می‌خورد! قضیـه برای ‌او کمی متفاوت
و بیشتر کلاس‌هایش آن‌جا
تشکیل می‌شد. اصلاً شـــاید برای همین بود که
آن‌کلاس برایم آن‌قدر خواستنی جلوه‌می‌داد...!
آن‌روز یادم است که امتحان داشتند
از آن سخت‌هایش غُرغُرِ درس نخواندن و سخت
بودن امتحان‌را از روزهای قبل برایم شروع‌کرده
بود! وقتی رسیدم امتحان شروع شده بود
رفتم پشت‌در و درون کلاس‌را نگاه کردم استایلِ
خراب کردن امتحانش مثل خودم بود خودکار را
می‌گذاشت روی میز دو دستش را
می‌زد روی پیشانی و فقط زمین را نگاه می‌کرد!
نمی‌دانم چرا اما دلم می‌خواست که آن لحظــــه
بغلش کنم و بگویم ببین این امتحان که
هیچ تو اگر از دنیا هم بیوفتی، من با توام سرت
را بالا بگیر بلامسیر جان! دلم می‌خواست کـه تا
جایی که حراست ما را از هم جدا می‌کرد
بغلش می‌کردم، دلم می‌خواست یقـه استادش‌را
بگیرم و بگویم آخه مرتیکه یلاقبا تو دلت‌می‌آید
که این‌قدر فلانی جانم را ناراحت کنی؟
دلم‌می‌خواست ساعت برنارد را داشتم و زمان‌را
نگه‌می‌داشتم و تمام برگه‌هایش را از روی‌دست
این و آن برایش پر می‌کردم رفتم به سمتِ
بوفه ‌از اکبر آقایمان دو عدد چایی‌دو عدد هوبی
و یک‌کاغذ آچار گرفتم و بعد روی کاغذ با ماژیک
نوشتم: ولش کن امتحان رو، بیا چایی
با‌هوبی رفتم پشت‌در به بغل دستی‌اش گفتم که
صدایش کند کاغذ را نگه داشتم لبه شیشه برای
چند ثانیه و بعد نگاهش کردم همه آن
عصبانیت‌در یک لحظه رفته‌بود داشت‌می‌خندید
از آن خنده‌هایی کـــه فقط خودم می‌دانم چقدر
معرکه بود رفتم روی پله‌ها نشستم چند
لحظه بعد آمد بیرون و بغل دستم نشست چایی
و هوبی‌اش‌را گرفت‌و بعد بدون آن‌که به‌من نگاه
کند گفت: من تورو نداشتم چه می‌کردم؟
می‌دانی تصدقت روم؟ خیلی دلم می‌خواهد که
بدانم "همــــه این سال‌هایی" کــه مرا نداری چه
می‌کنی؟ همین...
#پویان‌اوحدی
32.2K views19:08
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 22:07:42
مدح پرشور و حرارت امیرالمومنین حاج آقا قاسمیان

استودیو محفل رو به لرزه درآورد

#محفل #شبکه_سه

@jamejam_daiily
30.0K views19:07
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 21:54:31 قرار بود که من پزشک شوم یعنی این قرار را با
پدرم گذاشته بودم، قرار بود درسم را
خوب بخوانم که بعد در بهترین دانشگـــاه ایران
قبول شوم و پزشکی بخوانم این قرار مال‌وقتی
بود که اصلا نمی‌دانستم دانشگاه و
کنکور چیست! از برق چشمانِ پدرم وقتی ‌که از
"پزشکی حرف می‌زد" فهمیده ‌بودم که باید چیز
قشنگی باشد! اما اصلی‌ترین تصمیمه
زندگی‌ام را "در پانزده سالگی" گرفتم پدرم گفت
که‌باید مهندس شوی مهندسین‌ارشدِ محل کارش
او را قانع کرده بودند که پول در
مهندسی است! بعد با عجلــه، خودش را به خانه
رسانده بود گفته بود پسرم پزشکی سخت است
آخرش هم معلوم نیست تخصصی که
می‌گیری به درد پول درآوردن بخورد یا نه و اما
مهندسی ‌خیلی ‌بهتره! چهارسال درس می‌خوانی
می‌شوی مهندس، یک امضا می‌زنی
و تمام...! بعد ماشین‌های خوشگل و یا مدل بالا
می‌خری خانه‌های آن‌چنانی و حتی می‌توانی در
هر شهر یک خانه داشته باشی این‌ها را
می‌گفت و لذت می‌برد احســـاس می‌کرد که یک
لیموزینِ مشکیِ صفر کیلومتر ایستاده‌است جلو
خانه‌مان و دو بادیگارد مشکی‌پوشِ
خوشتیپ من را بدرقه خانه کرده‌اند آن‌زمان اما
من عاشقِ‌دختری شدم که خانه‌شان روبرو خانه
ما بود. درست روبرو! هر شب یک ربع
مانده به دوازد و بدون این‌که قرار قبلی گذاشته
باشیم "می‌آ‌مدیم جلو پنجره" و همدیگر را نگـاه
می‌کردیم هرشب برایش نامه می‌نوشتم
که دوستش دارم قرار است که: پزشک مشهوری
شوم برایش یک خانه زیبـا و النگو بخرم بعد که
تصمیم بابا عوض شد تمام نامه‌ها را
پاره کردم و دوباره برایش، از مزایای همسر یک
شدن نوشتم، توضیح دادم که مهندس‌ها خانه‌ها
و النگوهای بهتری برای همسرشان
می‌خرند هیچ‌وقت قسمت‌نشد نامه‌‌را به‌او بدهم
چون تا می‌آمدم تصمیمی بگیرم قرارهایمان کلا
عوض می‌شد یک روز راننده اتوبوس
می شدم یک روز حسابدار یک روز فوق‌تخصص
قلب و یک روز مخترع سامانه‌های موشکی! فکر
می‌کردم قبل از این‌که کسی را دوست
بداری باید تکلیف‌ "قرارها با پدرت" را مشخص
کنی بالاخره وقتی‌که دوست دخترت، از تو النگو
خواست باید بتوانی بگویی چشم...!
یک روز هم دیدم که دست به دستِ پسری که از
من حداقل پنج سال بزرگ‌تر بود قدم می‌زند رگ
غیرتِ شرقی‌ام باد کرد و آمدم نامه‌ها را
پاره کردم ریختم توی چاه توالت دیگر هیچ‌وقت
پای پنجره نرفتم هیچ‌وقت تلاش نکردم تا بدانم
اسمش چیست و با پدرش قرار گذاشته
است کـه چکاره شود و بعد از آن دیگر قراری با
پدرم نگذاشتم نه دکتر شدم نه مهندس، نه نابغه
ریاضیات و نه تکنسین ماهر الترونیک!
شاعر شدم و تمام زندگی‌ام با کلمــه گذشت یک
روز کاغذی برداشتم و بزرگ روی آن نوشتم که:
یادم باشد قبل از این‌که با پسرم قرار
بگذارم کـه "چکاره شود" به او یاد دهم که خوب
عاشق شود خوب عاشقی ‌کند و بجای النگو و یا
خانه زیبا برای معشوقش قشنگ بخندد
جرات ‌کند که روزی ‌چند بار به‌او بگوید دوستت
دارم، "مهندسی" که: نداند چگونـــــه باید بگوید
دوستت دارم به درد لای جرز دیوار
می‌خورد و پزشکی ‌که نداند درد دل بی ‌صاحابِ
معشوقه‌اش را چگونـــــه باید دوا کند آمپول‌زن
هم نیست! بعد نامه را تا کردم و
گذاشتم توی صندوقچه‌ای کـه نامه‌های زیادی ‌را
از قبل در دلش جا داده بود!
#مهدی_صادقی
33.0K views18:54
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 21:54:03
اگر بلد نیستی به پشتیبانی پیام بده رایگان فارکس رو یاد بگیر
@bitamozsupport
اگر بلدی سیگنال ها رو بگیر ماهانه ۱۵۰۰ پیپ رایگان سود کن
@forexbitamoz
اگرهم حوصله نداری کپی ترید خوراک خودته اونم داریم

همین حالا شروع کن و تفاوت رو ببین
31.3K views18:54
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 20:55:39
اگر فکر می‌کنید، خوردن‌"عصرانه‌‌ شبیهِ"
بیسکوییت کوکی‌و این‌جور چیزا
باعث می‌شه سیر بشی‌و شام نخوری‌که
وزنت، کاهش‌ پیدا بکنه "کاملاً اشتباهه"
عصرانه‌باید اصولی‌و با مطالعه از
@noozhachannel
منابع‌معتبر انتخاب بشه بیسکوییت یک
خوراکی‌سرشار از قندِ "حتی‌اونایی که"
ادعا می‌کنند، رژیمی‌ است، واسه
"کاهش‌وزن‌ به پزشک برید"
33.6K views17:55
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 20:55:19
تی ان تی کاری میکنه که منفجر شی

رئالیتی‌شو «#تی‌_ان‌_تی» همین الان توی #فیلیمو

با اینترنت ایرانسل بیا تو فیلیمو و رایگان تی‌ان‌تی رو ببین

r.filimo.com/tnt11

@filimo
29.2K views17:55
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 20:38:51 @noozhachannel
اجازه‌نده اون تصویر که از زندگی‌خود دارید، بتونه
گیجت کنه. در مشکلاتِ متعدد که برات
اتفاق‌افتاده‌و خواهد افتاد متوقف نشوید به‌خودت
یادآوری‌کن که این‌آینده "و گذشته نیست، که داره"
حالت‌رو خراب می‌کنه. "بلکه الان‌ است"
33.8K views17:38
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 20:02:15 @noozhachannel
و باید آزادی‌رو همراه با عدالت‌انتخاب کرد چون‌که
یکی بدون‌دیگری بی‌معناست اگر که
کسی‌مثلا نانِ شما را بگیرد آزادی شما را نیز گرفته
و اگر کسی‌ آزادی‌ات را، بِرباید "بدون‌شک بدون‌که"
"نان‌ات نیز، در معرضِ، تهدید است"
32.7K views17:02
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 20:01:45 فراخوان کمک برای کودک مبتلا به سرطان

این کودک شش ساله به دلیل ابتلا به سرطان داخلی تحت جراحی قرار گرفته و اینک شیمی درمانی اش آغاز شده است.


هزینه شش مرحله شیمی درمانی و رفت و آمد، به بیش از 15 میلیون تومان می رسد.  خیریه امیدوار است آنرا در اختیار بیمار قرار دهد. در کنار ما سلامتی و مهر هدیه دهید.

شماره کارتهای خیریه مهرمبین:
6104-3378-0666-3215

6063_7370_0480_8968
شماره حساب ملت:
5782224907
پرداخت الکترونیکی و اطلاعات بیشتر:
https://mehremobin.ir/vip/286-2023-03-27-08-59-45
در کانال خیریه عضو شوید و مدارک کمک ها را ببیند
@mehremobinn
32.4K views17:01
باز کردن / نظر دهید