#شبکه_مطالعات_سیاستگذاری_عمومی از اجماع پکن تا اجماع واشنگت | شمس - NPPS.IR
#شبکه_مطالعات_سیاستگذاری_عمومی
از اجماع پکن تا اجماع واشنگتن
حسین درجانی ( پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا) رسول نجفی (پژوهشگر روابط بین الملل)
تمدن غرب از #رنسانس تاکنون همواره غالب بر نظمِ بینالمللِ مستقر بوده است. در قرن ۱۵ و ۱۶ اسپانیا و پرتغال، در قرن ۱۷ پادشاهی هلند، در قرن ۱۸ فرانسه و در قرن ۱۹ و اوایل ۲۰ انگلستان و از جنگ جهانی دوم بدین سو ایالات متحده آمریکا قدرت برتر در عرصه سیاست جهانی هستند. اما در آغازین سالهای هزاره سوم اَبَر بحران #کرونا به چالشی فراگیر تبدیل شده تا حدیکه آنتونی گوترش دبیر کل سازمان ملل آن را بزرگترین فاجعه پس از #جنگ_جهانی_دوم نامیده که بشر به زودی از آن رهایی نخواهد یافت. این شرایط نظم بینالملل بَرآمَدِه از لیبرال دمکراسی را با بحران ناکارآمدی مواجه کرده و بدیلهای نظم جدید محل بحث و بررسیهای جدیتر قرار گرفته است.
با بالارفتن آمار #مبتلایان و فوت شدگان کرونا در پنج کشور #آمریکا، #فرانسه، #ایتالیا، #انگلستان و #آلمان بهعنوان نمادهای لیبرال دمکراسی و نظم مستقر در جهان و گزارشهای سازمان بهداشت جهانی از مهار کرونا در چین؛ نخبگان سیاسی و محققان غربی به گزارههای جدیدی در نوع مواجهه با دولتهاییکه مروج حکمرانی لیبرال دمکراسی نیستند دست یافته و معتقد هستند که #مدیریت_بحران در دولتهای #مقتدر بهمراتب بهتر از دولتهای #لیبرالی در سطح جهان بوده است. آنها با این پیشفرض باور دارند که در دنیای #پساکرونا نظم مبتنی بر اندیشه دولتِ مقتدر و اجماعِ پکن بزرگترین رقیبِ نظمِ مستقر خواهد بود.
هرچند به نظم بینالملل با محوریت آمریکا در بحران کرونا ضربه جدی وارد شده است؛ اما به دلایل مختلف و متفاوت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کماکان نظمِ لیبرالی در گسترهِ وسیعی از کشورهای جهان قابل دفاع است. بخش اعظم متفکران غربی به انتقاد از مدیریت کشورهای خود پرداخته و نیاز به دولت مقتدر را در مثالهایی مانند چین و روسیه آشکار کردهاند. اما بخش دیگری هم کماکان نظمِ لیبرال دمکراسی را نسخه نهایی سرانجام بشر میدانند. در رأس این کنشهای فکری؛ مقالهای در نیویورکتایمز بود که با تشریح موفقیت کره جنوبی (کشوری که توسعه آن تحت الگوی اجماع واشنگتن قرار دارد) تلاش کردند موفقیت چین را به حاشیه ببرند. هر چه زمان گذشت و کرونا کشورهای بیشتری را درگیر کرد، با وجود بحرانهای شدیدی که در ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و هم اکنون خود ایالات متحده ایجاد کرد، ولی مدیریت مناسب آلمان، ژاپن، کره جنوبی، تایوان و...که تحت الگوی اجماع واشنگتن قرار دارند، نشان داد که این فرضیه چندان با واقعیت تطابق ندارد و الگوهای لیبرال دموکراسی نیز توانایی مدیریت این بحران را دارند.
ما با بحران کرونا در حال تولد دنیای جدیدی هستیم که همه عوامل آن متغیر هستند و هیچ چیز ثابت در آن وجود ندارد. همانگونه که اخیرا توماس رایت از موسسه بروکینگز بیان کرد؛ چپگراهای آمریکایی در نظمسازیِ آینده ترجیح میدهند از رویکرد مبتنی بر ارزش های همفکر استفاده کنند که یک ایدهِ خاص از نظم بین المللی را تایید میکند. این رویکرد با وقوع کرونا و سایر بحرانهای بینالمللی مانند گسترش مهاجرت، شیوع تروریسم و گسترش جنگ در خاورمیانه نزد اروپاییها و به ویژه آلمانیها مورد تأیید قرار گرفته است.