Get Mystery Box with random crypto!

موج می‌زد جلوی چشم تو آب که علمدار عطش را دریاب دست مرد-افک | نفیسه سادات موسوی

موج می‌زد جلوی چشم تو آب
که علمدار عطش را دریاب

دست مرد-افکنت از پا افتاد
جگر سوخته‌ات گشت کباب

گر ننوشی رمق رفتن نیست
چشم بر راه تو مانده‌ست، رباب

جان بگیر از من و پرکن مشکی
برسانش به علی‌اصغرِ خواب

طاقت حمله دشمن دارد؟
مرد جنگی که نباشد سیراب؟!

کاش یک جرعه بنوشی ساقی
تا نیفتاده وجودت از تاب

گفتی ای رود! جسارت کردی!
این همه گفته‌ای از روی صواب

هیچ‌جایی نشنیدم سقا
بخورد آب و ننوشد ارباب

تو اگر این همه غیرت داری
خیز بردار و به صحرا بشتاب

یک حرم تشنه‌ی دیدار تواند
آه ای آب فرات... آه ای آب‌‌....

#نفیسه_سادات_موسوی
@nsmousavi23