#ادامه دیدم، لبخند از روی لبهام محو شد. چجوری این همه حس قشنگ | - انـفِرادی -
#ادامه دیدم، لبخند از روی لبهام محو شد. چجوری این همه حس قشنگ به همچنین پایان تلخی رسید؟ منم اگه جای امیر بودم با دیدن یادگاریها و عکسهاش دیوونه میشدم! یه حس مزخرف بهم دست میداد، حس اضافی بودن، حس بازیچه شدن... کنار امیر روی تختش نشستم، بیحرف و ساکت به…