Get Mystery Box with random crypto!

یادم نمی‌ره وقتی کلاس اوّل دبستان بودم و معلم‌مون درحالی‌که به | توییتر فارسی

یادم نمی‌ره وقتی کلاس اوّل دبستان بودم و معلم‌مون درحالی‌که به پهنای صورت اشک می‌ریخت اومد توی کلاس. برف اومده بود. آقای پارسا موتور گازی داشت، دیر رسیده بود.
سگ‌های ولگرد یکی از هم‌کلاسی‌هامون و برادر بزرگترش رو توی راه مدرسه تیکه‌پاره کرده بودن. در واقع خورده بودن.

*AmirDjawadi*

@OfficialPersianTwitter