اندی
نفر اول ایستاده از راست
درکنار پدر مادر و خواهر و برادرانشاندی از خانواده اش می گوید:
من در محله ویلای تهران به دنیا آمدم اما در
مجیدیه بزرگ شدم. پدرم در کار راهسازی بود
و لذا گاه که کارش جاهای دور بود مجبور
بودیم در نقاط مختلف ایران موقتاً زندگی
کنیم. من حتی در روستاهای کرمان مدتی
مدرسه رفته ام! در یک خانه یک اطاقه ۹ نفر
زندگی میکردیم (۶ برادر و خواهر) ولی شاد
بودیم. پدرم دف میزد و مادرم با آواز همراهی
میکرد. در تمام کودکی آب شهری نداشتیم و
آب انبار داشتیم و آب نوشیدنی را از چند
کیلومتری می‌آوردیم. مادرم هر روز همه
بچه‌ها را با آبی که گرم می کرد در یک تشت
می شست. پدرم سخت کار میکرد ولی
مدیریت خانه بر عهده مادرم بود که معمولاً
روزی ۱۸ ساعت کار میکرد و مخصوصاً برای
تحصیلات ما وقت میگذاشت. ما همه از
تحصیلات خوبی برخوردار شدیم مخصوصاً
برادرم واروژ خواهرانم و من هم علاوه بر
تحصیل هروقت میتوانستم کلاسهای موسیقی
میرفتم. مثلاً آرمیک استاد معروف بین المللی
گیتار فلامنکو که الان در آمریکا زندگی
میکند از اولین معلمان گیتار من در ایران بود.
@Oldax
