Get Mystery Box with random crypto!

هر آدمی کنجی دارد. کنجی که گاهی به آن پناه می‌برد، مثل دست گرم | ☆ امیدگرافیک ☆

هر آدمی کنجی دارد. کنجی که گاهی به آن پناه می‌برد، مثل دست گرمی که به وقتش دستت را فشار می‌دهد.
ده سالگی کنجی داشتم پشت آن میز تحریر بزرگ که کتابخانه بابا پشتش هرچند پر و اصیل، اما در دنیای کودکانه‌ام گنگ و بی‌ثمر بود. روزی که مادر را آن تابستان دیگر ندیدم، پشت میز تحریر، تاریکیِ زیرش معنای خودش را پیدا کرد.
کنج‌ها به مرور عوض می‌شوند. به سبب بی‌حوصلگی و معذورات تو شکل عوض می‌کنند. از دم‌دستی‌ترین تا بکر ترین جاها. گاهی کنار بخاری، گاهی پشت آن میز که با او قهوه و چایی می‌نوشیدی پس از ترک شدنت، گاهی هم روی تختت در پناه تاریکی اتاقی که پنجره‌اش نورگیر ندارد. پشت میزی که نور چراغ مطالعه ‌ات به آن حس و حالی داده شبیه یک کنج.
کنج‌ها سخت گیر می‌آیند و اغلب باید از هیچ برای خودت چیزی بسازی و در مواقع بی‌حوصلگی حداقل گوشه‌ای را انتخاب کنی. ولی بهترین کنج‌ها آنهایی هستند که با کمی حوصله به دست خودت ساخته می‌شوند و به آنها عادت می‌کنی.


#پویا_رفیعی

☆ @OMIDGRAPHIC ☆