Get Mystery Box with random crypto!

مهارت کوچینگ ویژگی انسان های توسعه یافته در عصر جدید (بخش سوم) | مدیریت رفتار سازمانی

مهارت کوچینگ ویژگی انسان های توسعه یافته در عصر جدید
(بخش سوم)
احمد همایون/ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

در ادامه معرفی مهارت ها و نگرش های کوچینگ در بخش های گذشته، به اجمال به معرفی برگزاری یک ارتباط کوچینگی بین کوچ و مخاطب اشاره شده است تا روش اجرای فرآیند کوچینگ که بر پایه نگرش ها و مهارت های کُوچ بنا نهاده شده است، شفاف تر شود. اگرچه باید توجه داشت که فرآیند کوچینگ می تواند توسط افراد مختلف به روش های مختلف، متفاوت اجرا شود ولی جهت آشنایی با این فرآیند یکی از مدل های آن به اختصار بیان شده است گام نخست فرآیند کوچینگ مشخص شدن هدفی است که مخاطب انتظار دارد در پایان گفتگو بدان دست یابد و بدنبال آن تعیین معیار ارزیابی برای دستاوردهای گفتگو است. باتوجه به نگرش عدم آگاهی کُوچ از نیت و موضوع گفتگو، وظیفه شفاف ساختن موضوع و دستاورد مطلوب مخاطب در همان ابتدای گفتگو بر عهده کُوچ است. بنابراین کُوچ با پرسش های خود و دادن بازخورد به او از فهم خود از هدف مخاطب، اطمینان حاصل می کند و دریافت خود را جهت اطمینان از فهمیدن درست آن، از مخاطب سوال می نماید. پس از شفاف سازی هدف و نتیجه ای که مخاطب در جستجوی آن است، کُوچ می بایست معیارهای سنجش موفقیت در دستیابی به اهداف را نیز از مخاطب سوال نماید و با یکدیگر به توافقی در این خصوص برسند. بنابراین میزان رضایت مخاطب از گفتگو براساس معیارهای خود او، علاوه بر بازخوردهای دریافت شده از وی، می تواند بصورت صریح در جریان گفتگو سوال شود.

در مرحله بعد، پس از شفاف شدن اهداف و معیارها، کُوچ با نحوه حضور و بودن خود در برابر مخاطب و با بکارگیری ابزارها و مهارت های کوچینگ اعم از پرسشگری، شنیدن، همدلی، بازخورد و ... به مخاطب کمک می نماید تا ابتدا مشکلات و موانع پیش روی خود را شناسایی کند و ریشه های آن را کشف نماید، سپس به یک نظریه و دریافتی از راه حل برای موضوع خود دست یابد. عموما این مرحله با چالش های فراوانی همراه است و زمانیکه مخاطب به نظریه ای برای مشکل خود دست می یابد، با بروز احساسهای متفاوتی اعم از حزن، حسرت، شعف، شادی، انرژی، هیجان و ... همراه است که کوچ می تواند با بازخورد آن به وی از اینکه مخاطب به دریافتی از موضوع خود و یافتن راه حلی رسیده، اطمینان یابد. همچنین کوچ به مخاطب کمک می نماید تا افکار خود را در برابر ارزش هایش قرار دهد و نسبت به آن ارزیابی داشته باشد.

در این مرحله کُوچ ضمن بازخورد جمع بندی آگاهی ها و نظریه های که برای مخاطب حاصل شده، می بایست کمک نماید تا فرد گام های اجرایی برای رسیدن به آنها را طرح ریزی کند. زیرا برای بسیاری از افراد مانع اصلی در مشخص نبودن راه رسیدن به اهداف است. از اینرو با پرسش سوالاتی نظیر "اولین اقدامی که برای رسیدن به هدف باید برداری چیست؟" "باتوجه به شرایط موجود، چه کاری باید صورت پذیرد؟" به افراد کمک می نماید تا برنامه اجرایی مشخصی ترسیم کنند. به عنوان مثال زمانیکه فرد اعلام می دارد که فلان کار را انجام می دهم، کُوچ از وی سوال می کند که چه روزی انجام خواهی داد؟ و یا در پاسخ به فردی که می گوید تصمیم به مطالعه فلان کتاب را دارد. از وی سوال میکند که این هفته چند صفحه از کتاب را تمایل داری مطالعه کنی؟ اگرچه کُوچ توجه دارد که برخی از برنامه های اجرایی ممکن است به سختی قابل حصول باشد و این موضوع را می تواند به مخاطب خود بازخورد دهد. به عنوان مثال اقداماتی نظیر ورزش کردن مداوم و یا ترک سیگار نیازمند تغییرات بزرگ در عادت های افراد می باشد که شاید نیازمند برنامه ریزی و تلاش والاتری باشد. اگر فرد خود تصمیم به این موضوع داشته باشد، باید ضمن حمایت از او، تلاش شود تا موانع و مشکلات پیش روی وی شفاف گردد.

در ادامه کُوچ از مخاطب سوال می کند که تا چه میزان به اهداف و نتایجی که در ابتدای جلسه توافق شده بود دست یافتی؟ بدین ترتیب براساس معیارهای مخاطب، سطح رضایت او ارزیابی می شود. همچنین از وی در مورد اینکه آیا در ادامه نیاز به یادآوری اجرای اقدامات دارد یا خیر؟ در نقش یک حامی برای مخاطب ظاهر می شود و او را در مسیر حرکت اش همراهی می کند. این فرآیند بصورت دوره ای ادامه می یابد و پس از جلسات متعدد با حمایت و همراهی وی و با تسهیل در طرح اهداف، نظریه ها و دریافت ها، راه حل ها و اقدامات جدید، مسیر حرکت برای مخاطب شفاف تر می شود.

در پایان این نوشتار می توان بیان داشت که در عصر جدید با آمیخته شدن تکنولوژی های نوین همچون هوش مصنوعی با زندگی انسان، شتاب توسعه علم و فناوری روزافزون شده است. بطوریکه شرایط جدید را که با پیچیدگی، ابهام، عدم قطعیت و نوسانات فراوان همراه است را دنیای وکا (VUCA) نام نهاده اند. در این عصر، انسان ها با تغییرات پی در پی دنیای پیرامون و عدم ثبات آن و همچنین غیر قابل پیش بینی بودن آینده و ابهام مواجه هستند.

@organizationalbehavior