رابطه هرچه متمرکز تر باشید، آسوده تر می شوید و امکان بیشتری ب | اشو
رابطه
هرچه متمرکز تر باشید، آسوده تر می شوید و امکان بیشتری برای ورود به اعماق رابطه ها وجود خواهد داشت
این شما هستید که وارد رابطه می شوید. اگر شما در رابطه حضور نداشته باشید ـ اگر عصبی، مضطرب، چندگانه و فلج باشید ـ چه کسی در رابطه حضور خواهد داشت؟ به سبب آن که وجودمان چندگانه است، از ورود به لایه های عمیق تر روابط می ترسیم؛ زیرا در آن صورت، واقعیت وجودمان آشکار می شود. آن گاه مجبور می شویم قلبمان را بگشاییم و این قلب هم چندگانه است. یک نفر واحد در درون وجود ندارد، بلکه جمعیتی در آنجا حاضر است. اگر واقعا کسی را دوست داشته باشید، قلبتان را باز می کنید و فردمقابل، تصور خواهد کرد شما یک جمع هستید، نه یک فرد و این ترسی است که مانع برقراری ارتباطات عمیق می شود. به همین دلیل است که مردم به رابطه های سطحی رو آورده اند. آن ها نمی خواهند به عمق فرو روند؛ فقط لمس سطح و بعد گریز، پیش از آن که تعهدی به وجود آید. روابط فقیر و سطحی است. فقط محدوده های دو نفر باهم تلاقی می کنند و آن هم به هیچ وجه عشق نیست؛ شاید نوعی تخلیه ی فیزیکی باشد نه بیشتر.دوست داشته باشید، قلبتان را باز می کنید و فرد مقابل، تصور خواهد کرد شما یک جمع هستید، نه یک فرد و این ترسی است که مانع برقراری ارتباطات عمیق می شود. به همین دلیل است که مردم به رابطه های سطحی رو آورده اند. آن ها نمی خواهند به عمق فرو روند؛ فقط لمس سطح و بعد گریز، پیش از آن که تعهدی به وجود آید. روابط فقیر و سطحی است. فقط محدوده های دو نفر باهم تلاقی می کنند و آن هم به هیچ وجه عشق نیست؛ شاید نوعی تخلیه ی فیزیکی باشد نه بیشتر. اگر یک رابطه، عمیق و صمیمی نباشد، می توانیم نقابها یمان را نگه داریم. آن گاه وقتی لبخند می زنیم، دیگر نیازی به لبخند واقعی نیست؛ زیرا این نقاب است که لبخند می زند. اگر واقعا بخواهید به عمق بروید، خطر وجود دارد؛ زیرا در عمق باید برهنه بود. برهنگی، یعنی تمام مشکلات و ایراد های درون خود را بر یکدیگر آشکار کنیم.
