Get Mystery Box with random crypto!

اندکی پشتِ سَرِ خود نِگر و سرگردان کامِ دریایِ تواَم، ماهیِ من | گلچین غزلیات سُرخابی






اندکی پشتِ سَرِ خود نِگر و سرگردان
کامِ دریایِ تواَم، ماهیِ من برگردان

رودِ سرگشته ی من در پِیِ دریایِ تو بود
که چنین سینه به خاکم پِیِ تو سرگردان

از غمت آب شد این کوهِ من و رودی گشت
اشکِ من بود، که دریایِ تو شد بی وجدان

گریه و غُصه ی ما حاصلِ بی حاصلی است
دردِ ما خوش نشد از آب زدن در سندان

رودِ این اشکِ سرازیر ز کوهم بِنِگر
ترسْ از این قِصه که من باز کنم بر یزدان

غمِ ما، ماهیِ سُرخابیِ گُمگشته ی ماست
کوهِ ما اشک شد و پایِ تو شد زان فقدان



#سرخابی


@ostadsorkhabi