داستان دینها با حال کنونیشان داستان بیمار نیمهجانیست که بکاری | کانال انجمن مبارزان متحد
داستان دینها با حال کنونیشان داستان بیمار نیمهجانیست که بکاری نتواند برخاست. ولی از کارهای بسیاری جلو تواند گرفت.
مثلاً ایرانیان ، از پیروان اسلام بشمارند. از آن دین ، امروز با آن آلودگیهایی که یافته و سستیهایی که پیدا کرده سودی چشم نتوان داشت : آز و هوس را نتواند کشت ، از بیدینی بازنتواند داشت ، چارهی پراکندگی نتواند بود ، از قافیهبافی و یاوهسرایی که هوس بسیار پستیست جلو نتواند گرفت ، از خودخواهی و گردنکشی نتواند کاست. بهیچ یک از اینها توانا نتواند بود.
ولی از آنسوی این تواند بود که بدستاویز همان دین (یا بهتر گویم : بدستاویز کیش شیعی که شاخهای از آن دینست) بازرگانانِ ملیونی از دادن مالیات بدولت سر باززنند و هر یکی دو دفتر نگه دارند ،
این تواند بود که سالانه هزارها کسان بیگذرنامه از مرز گذشته بزیارت روند و پس از چند ماهی با پیشانی گشاده بازگردند و بآن گناه خود بنازند ،
این تواند بود که یک دسته مردم هوسباز و تیرهمغز در محرم دستههای سینهزن و قمهزن و زنجیرزن و زینب و کلثوم و سکینه درست کنند و در پیش چشم بیگانگان بازارها را گردند و آبروی یک توده را بریزند.
این تواند بود که مردهها را از گور درآورده و با بویهای بسیار زننده بار اتومبیلها کنند و بآهنگ قم و نجف ، راه گیرند.
این تواند بود که اگر خواسته شد زنها را از چادر و چاقچور ، که راست گفتهاند کفن سیاهست ، بیرون آورند ، یک دسته تباهکاران فریاد «وادینا» برانگیزند و در مشهد و قم و تبریز هنگامهها برپا گردانند.
این تواند بود که وزیرانی که افزار سیاست بیگانگانند و به پسرفت این تودهی بدبخت میکوشند ، قمهزنی و زنجیرزنی و مرده بار کردن و مانند اینها که مایهی رسوایی توده و کشور است ، آزاد گزارند بلکه پشتیبانی نمایند. ولی اگر روزنامهای بجلوگیری از آن رسواییها برخاست ، بدستاویز دین بازش دارند .
پس از همه این تواند بود که گروهی از ملایان ، نجف و کربلا و قم را کانونهایی برای خود گیرند و در برابر دولت و توده دستگاهی برپا گردانند و بیتاج و تخت ، پادشاهی کنند.
... اینها همگی تواند بود. این هودههای[نتیجه] سراپا زیان از آن دین یا کیش تواند برخاست.
(دین و جهان نشست یکم)