Get Mystery Box with random crypto!

طارق عزیز و ماجرای رانده شدن کردهای بدره ای از بغداد/ بخش نخست | بیری(پاکل گراب)

طارق عزیز و ماجرای رانده شدن کردهای بدره ای از بغداد/ بخش نخست
علی صفری

طارق عزیز بهم زنگ زد و گفت:'محمد' مواظب باشید تصمیم گرفته اند شمارا به ایران تبعید کنند. این جمله ای کوتاه اما با بار معنایی عمیق،تلخ و سرنوشت ساز بود.
در دهه های اخیر کم و بیش در خصوص اخراج ایرانی الاصل های عراق ،گفتار و نوشتارهای مستند در برخی اذهان حک شده است. اینکه افرادی بعد از حدود یک قرن سکونت درعراق جماعتی قدرت را به دست بگیرند و پس از یک پروسه آمارگیری از آنها، تصمیم بگیرند این مردم نگونبخت را پس از خلع ید از همه دارایی های منقول وغیر منقول شان به طریق غیرانسانی و ناقض حقوق بشر به سمت مرزهای ایران اخراج کنند تا الان که هریک درنقطه ای از این جهان پراکنده اند.
در این مدت چند دهه این رانده شده ها یا معاودین ، بیشتر شان در ایران و در استانهایی همچون ایلام , کرمانشاه ، یزد , خوزستان وتهران ساکن شده اند و بسیاری نیز به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند. اما دراین میان روند اخراج ایرانی الاصل های عراق دردل خود قصه هایی جالب توجه هم داشته است.
پیش از آغاز طرح تبعید این گروه چند ده هزار نفری ازعراق به ایران از جمله خانواده ما که اصلیت از ایل بیره ی و از اهالی شهرستان بدره هستیم آقای طارق یوحناعزیز که پیش از سقوط صدام معاون نخست وزیر و وزیر خارجه عراق بود بخاطر اشنایی هایی که از دوران نوجوانی با هم داشتیم با منزل ما تماس گرفت وگفت 'محمد'تصمیم گرفته شده ایرانی الاصل ها را تبعید و به ایران بفرستند.گفتم چرا؟گفت به هرحال شورای فرماندهی انقلاب و رهبری عراق این تصمیم را گرفته است .طارق عزیز ادامه داد: محمد زود باخانواده جابجا شوید و به محله ای دیگر نقل مکان کنید چون این طرح شامل همه شما ایرانی الاصل ها خواهدشد .
گفتم کجارا داریم که بریم؟ با این صحبت شما همه مارا تبعید می کنند ,ماهم که جایی دیگر نداریم . اما طارق عزیز با ریتمی عصبی گفت: دارم جدی می گویم ,دست پدر و مادر و بقیه را بگیرید ازآنجا یعنی 'منطقه الحریه"" فعلا نقل مکان کنیدتا آب از آسیاب بی افتد . این را گفت و خداحافظی کرد.
محمد در ادامه گفت : با توجه به این تماس طارق عزیز با من بلافاصله موضوع را به پدرم که فردی متشخص در بازار بغداد بود منعکس کردم .پدرم اندوهگین شد وگفت جایی نخواهیم رفت ، امروز طارق عزیز به ماکمک کند فردا چکارکنیم ؟همینجا خواهیم ماند تا ببینیم خداوند چه سرنوشتی برای ما رقم خواهد زد ؟.
طارق عزیز عصر دوباره طبق وعده صبح با منزل تماس گرفت و مجدد با من هم صحبت شد و در نهایت گفت: محمد کله شقی را بذار کنار و مدتی مهمان خانه ما باشید , من متتظرم و هر وقت گفتید تا شرایطش را فراهم کنم.
طارق عزیز سپس...

ادامه این یادداشت را در کانال تلگرامی «بدره در روزگاران» دنبال کنید
https://t.me/rozgarebadreh