2022-02-26 16:05:50
نقدی کوتاه بر یک سخنرانی سالانه
: علیرضا صدقی
سوم اسفند ماه سال جاری به سنت دو دهه گذشته، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میزبان فعالان صنعت چاپ بود. بهانه این ضیافت نیز چون هر سال اختتامیه جشنواره ملی صنعت چاپ کشور عنوان شده بود. این دوره اما از جهاتی حائز اهمیتی خاص بود. نخست آنکه وزیر و معاون فرهنگی وی، هر دو تازه پای به میدان مدیریت کلان صنعت چاپ کشور گذارده و از یک سو عناصری تازهنفس محسوب میشوند و از سوی دیگر، چندان آشنا با چند و چون این صنعت نیستند. همانگونه که از سخنان کوتاه هر کدام برمیآمد؛ آنها با نظرگاهی کلی، ماهیت صنعت چاپ را فرهنگی میدانند و مسیر حرکتشان به همان سمت و سو است.
دومین ویژگی این دوره، طلیعه دهه سوم برگزاری جشنواره صنعت چاپ بود. عنوان بیست و یکمین دوره جشنواره صنعت چاپ حامل معنایی سترگ در عرصه این صنعت است. این عنوان نشان میدهد که علیالاصول باید دو دهه تجربه فعالیت، برگزاری، جهتگیری، انسجام در برنامهها و... پساپشت آن باشد. این مسئله به ویژه در میان فعالان و نمایندگان بخش خصوصی باید با شدت بیشتری دیده و شنیده شود.
در چنین شرایطی و با مفروضات پیشگفته، رئیس اتحادیه چاپخانهداران تهران به عنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی در این آیین به ایراد سخنانی پرداخت. سخنرانیای که در این ابعاد و با این حجم پوشش خبری، تنها و تنها سالی یکبار رخ میدهد و فرصتی یگانه در هر سال محسوب میشود. حال باید دید رئیس اتحادیه چاپخانهداران تهران چه گفت و چه نگفت!
سخنرانی احمد ابوالحسنی که برخلاف سنت مألوف وی با لحنی آرام آغاز شد، مالامال از تعابیری بود که در آن تکریم و تعظیم و تقدیر از وزیر فرهنگ و معاون فرهنگی وی موج میزد. گویی این سخنرانی مسبوق به سابقهای فرامتن بود که آقای رئیس سعی داشت آن سابقه را از ذهن شنونده خاص بزداید. تعابیری نظیر «دکتر دوستداشتنی»، «وزیر شجاع»، «وزیر جهادگر» و... که مشخص نبود به چه دلیل در طلیعه کلام وی گنجانده شده بود، حکایت نوعی دلجویی بیوقت را بازتاب میداد.
در ادامه، ابوالحسنی اشاراتی به حاشیههای چهلمین جشنواره فیلم فجر داشت و از جناب وزیر به دلیل دفاع از هنرمندان کشور تجلیل کرد. اینکه چرا و به چه دلیل رئیس اتحادیه چاپخانهداران تهران باید از یک فیلمنامهنویس دفاع کند، باز هم مشخص نبود. آن هم در حالی که صنعت سینمای ایران مدافعان سرسختی چون خانه سینما، اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران، انجمن منتقدان سینمای ایران و... را دارد و بازار سرمایهای به مراتب کوچکتر از صنعت چاپ را به خود اختصاص داده است. در این مورد هم به نظر میرسد دلایلی خارج از متن جشنواره ملی صنعت چاپ وجود داشت که ذهن مخاطبِ بیاطلاع از رویدادهای رخ داده در زاویههای تاریک با آنها بیگانه است.
این بخش از سخنرانی آقای رئیس درست در زمانی بود که وی میتوانست به معرفی هرچه بیشتر صنعت چاپ، ظرفیتهای آن و موانع توسعهاش در ایران بپردازد. لیکن ترجیح ابوالحسنی بر این بود که «دکتر دوستداشتنی» را مخاطب رویدادهایی بجز چاپ قرار دهد.
رئیس اتحادیه چاپخانهداران در نیمه پایانی سخنانش سرانجام به طرح مطالبات از وزیر فرهنگ پرداخت. او مجموعه مطالبات اتحادیهاش را در چهار محور خلاصه کرد. لزوم تأسیس موزه صنعت چاپ در تهران، ایجاد امکان استانی شدن اتحادیه چاپخانهداران تهران، دریافت مکانی جهت استقرار اتحادیه چاپخانهداران و در نهایت گزارش دوره آموزشی اتحادیه در هفته آینده، محور مطالبات و گزارش ابوالحسنی در این سخنرانی سالانه بود.
برخی از مباحث مطرح شده توسط آقای رئیس بیگمان دغدغه گروهی از صنعتگران چاپ نیز هست. کمااینکه بسیار پیشتر از آنکه جناب ابوالحسنی با صنعت چاپ آشنا شود، مرحوم اسمعیل دمیرچی(که روحشن قرین رحمت واسعه الهی باشد) مجاهدانه و مجدانه پیگیر و دلمشغول تأسیس موزه چاپ بود و از قضا به توافقاتی هم در این زمینه دست یافته بود. کاش ابوالحسنی دستِکم در این بخش از سخنرانی با یاد نامی از این مرد تلاشگر، تداوم اقدامات او را خواستار میشد. حال اینکه آقای رئیس نه تنها این کار را نکرد، بلکه دریافت مکانی برای راهاندازی موزه را به استقرار اتحادیه نیز پیوند زده و تلاش کرد تا در این رهگذر منفعتی انتخاباتی را نصیب خود کند.
موضوع پیشگفته فارغ از این مسئله است که به طور کلی تأسیس موزه چاپ در شرایط فعلی تا چه اندازه مطالبه چاپخانهداران است؟ آیا آنها مشکلاتی بزرگتر، با اولویتهایی به مراتب جدیتر از موزه چاپ ندارند؟
موضوع دیگر مطرح شده در سخنرانی ابوالحسنی، درخواست از وزیر ارشاد به منظور استانی شدن اتحادیه چاپخانهداران تهران بود.
41 viewsedited 13:05