2021-10-09 21:59:15
اسرائیل یا ایرانشهری؛ مسئله این است
#آتیلا_حاجیزاده
چندی پیش خبری کذب مبنیبر تعطیلی دفتر نمایندگی "آیت الله خامنهای" رهبر انقلاب اسلامی ایران در "جمهوری آذربایجان" بر درگاه برخی از پایگاههای خبری و خبرگزاریها قرار گرفت که به جبههگیریهایی علیه آذربایجان منجر شد؛ همزمانی نشر این خبر با برگزاری "رزمایش فاتحان خیبر" در مرز جمهوری آذربایجان و اظهار شگفتی الهام علیاف از شکلگیری این رزمایش میدان را برای ایرانشهریها و سمپاتهای آشکار و نهان این فرقه در دستگاه حاکمیتی ایران باز نمود؛ بگونهای که برخی مقامات این رزمایش را جهت هشداری به جمهوری آذربایجان در رابطه با حضور اسرائیل در این کشور قلمداد کرده و با بازداشت دو راننده ایرانی مرتبط دانستند.
هرچند که ادعاهای مقامات رسمی و غیر رسمی از سوی دستگاه دیپلماسی "جمهوری اسلامی ایران" رد شد و "حسین امیر عبدالهی" وزیر امور خارجه دولت سیزدهم با تأکید بر لزوم همکاری ایران و آذربایجان مناقشات به وجود آمده را کارشکنی اسرائیل جهت برهم زدن روابط حسنه ایران و آذربایجان قلمداد نمود، اما این ختم ماجرا نبود؛ حملات همچنان ادامه دارد و بازار نشر اکاذیب کماکان داغ است اما ماجرا از کجا شاخ و برگ میگیرد؟
جنگ ۴۴-روزه قرهباغ و پیروزی همه جانبه جمهوری آذربایجان در این نبرد و آزادسازی مناطق اشغالی روابط آذربایجان و ترکیه را وارد مرحله جدیدی نمود و نقش ترکیه در جنوب قفقاز را پر رنگتر نمود، اما رسمیت همکاری آذربایجان-ترکیه با انزوای جمهوری اسلامی ایران در منطقه همراه شد.
تبلیغات سوء جریان ایرانشهری در طول جنگ ۴۴-روزه علیه جبهه برحق جمهوری آذربایجان و حمایت علنی از اشغالگران ارمنی به بهانه تقویت جبهه تجزیه طلبی در آذربایجان جنوبی و درج شایعاتی مبنی بر حضور تروریست های تکفیری در جبهه آذربایجان علیه ارمنستان از سوی مزدوران سفارت ارمنستان، به همراه پروپاگاندای خبری-تحلیلی لابی ایرانشهری در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران سبب، موضع گیری های ضد و نقیض از سوی مقامات ایرانی شد؛ بگونهای که مرز نوردوز بعنوان تنها تنفسگاه اشغالگران ارمنی به بصورت طبیعی به کار خود ادامه داد و کاماز های روسی به همراه سایر ادوات بدون هیچ ممانعتی به ارمنستان ترانزیت شدند.
تغییر دولت نیز سبب تغییر سیاست و تصفیه سمپات های ایرانشهری از مراکز استراتژیک و تصمیم ساز کشور نشد و ساز دشمنی با جمهوری آذربایجان و همکاری با ارمنستان همچنان کوک ماند و مزدوران سفارت ارمنستان یا همان جریان ایرانشهری هر اقدام و واکنش طبیعی دولت های آذربایجان و ترکیه را علیه ایران تعبیر کرده و افکار عمومی، مقامات و مراکز تصمیم ساز را علیه جمهوری آذربایجان تحریک نمودند اما راه به جایی نبرده و نتیجهای جز تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در قفقاز به همراه نداشت.
عادیسازی روابط آذربایجان-ارمنستان و باز شدن مرزهای هوایی دو کشور به روی هم قدمی جهت باز شدن مرز زمینی و رسمیت یافتن گذرگاه زنگهزور جهت اتصال جمهوری آذربایجان با ایالت جدا مانده خود نخجوان، بعنوان مادهای از توافقنامه صلح مابین آذربایجان-ارمنستان تلقی گشت؛ موضوعی به دور زدن ایران از سوی ارمنستان تعبیر شد.
خدشهدار شدن روابط ایران-آذربایجان نه دسیسهی اسرائیل، بلکه پلانی از سوی جریان ایرانشهری است که همواره روابط حسنهای با ارمنستان داشته و حافظ منافع و اشغالگری این کشور بودهاند؛ مگر اینکه لابی ایرانشهری در دستگاه حاکمیتی ایران را مزدوران دسیسهگر اسرائیل بدانیم که چانچه در یادداشت های پیشین، به ویژه در یادداشت « کدام جریان قابیلیت جاسوسی دارد» که بهانه انتصاب «آرین طباطبایی» فرزند شاخص ترین تئوریسن ایرانشهری سید جواد طباطبایی« بعنوان مشاور ارشد کنترل تسلیحات و امنیت بینالملل وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا نگاشته شده است، بعید هم به نظر نمیرسد.
در هر حال لابی ایرانشهری که سران شاخص آن همواره تعطیلات خود را در خانکندی میگذراندند و در کابارهها و بار ها برپا شده به عیش و عشرت میپرداختند، عامل اصلی در حاشیه ماندن "جمهوری اسلامی ایران" در قفقاز به ویژه جمهوری آذربایجان است بگونهای دستگاه دیپلماسی و سایر مراکز تصمیم ساز خام تحلیل های صد من یه غاز این جریان شده و از سویی باب تنش با همسایهای را گشودند که همواره تنها مرز امن جمهوری اسلامی ایران در بین همسایهگانش بوده و از سوی دیگر نیز موجب بی اعتمادی آذربایجانی های داخل جغرافیای سیاسی ایران نیز فراهم آورده است.
راهی که امروز پیش پای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد جز تصفیه مزدوران ایرانشهری از مراکز حساس و استراتژیک نیست تا بدین وسیله با تحلیلی درست، حق حاکمیت ملی آذربایجان بر مناطق آزاد شده را به رسمیت شناخته و با ترمیم روابط مخدوش شده باب جدیدی در همکاری با جمهوری آذربایجان در دوران پسا قرهباغ باز نمایند.
___
#پاراگراف
@paragraph
3.9K views18:59