Get Mystery Box with random crypto!

رویای باران می‌بینم I dream of gardens in the desert sand رویا | پارانوئیـــد🚩

رویای باران می‌بینم
I dream of gardens in the desert sand
رویای باغ‌هایی در شن های صحرا
I wake in vain
با احساس پوچی بیدار می‌شوم
I dream of love as time runs through my hand
در حالی که زمان از دستم می‌رود رویای عشق می‌بینم
I dream of fire
رویای آتش می‌بینم
Those dreams are tied to a horse that will never tire
آن رویاها به اسبی بسته شده‌اند که هرگز فرسوده نمی‌شود
And in the flames
و در شعله‌ها
Her shadows play in the shape of a man's desire
سایه‌های او به شکل امیال انسان در می‌آیند
This desert rose
این دشت گل‌رز
Each of her veils, a secret promise
هر یک از نقاب‌هایش عهدی پنهان است
This desert flower
این دشت پرگل
No sweet perfume ever tortured me more than this
هیچ عطر مطبوعی تاکنون مرا این‌گونه عذاب نداده است
And as she turns
و هنگامی که برمی‌گردد
This way she moves in the logic of all my dreams
او این‌گونه در منطق تمام رویاهایم قدم می‌زند
This fire burns
این آتش می‌سوزد
I realize that nothing's as it seems
متوجه می‌شوم هیچ چیز آن‌گونه که می‌بینم نیست
I dream of rain
رویای باران می‌بینم
I dream of gardens in the desert sand
رویای باغ‌هایی در شن‌های صحرا
I wake in vain
با احساس پوچی بیدار می‌شوم
I dream of love as time runs through my hand
در حالی که زمان از دستم می‌رود رویای عشق می‌بینم
I dream of rain
رویای باران می‌بینم
I lift my gaze to empty skies above
نگاهم را به آسمان‌های خالی بالا می‌دوزم
I close my eyes
چشمانم را می‌بندم
This rare perfume is the sweet intoxication of her love
این عطر کمیاب، مستی مطبوع عشق او است


استینگ (گوردون ماتیو توماس سامنر)

@paranoidiq