Get Mystery Box with random crypto!

شد زمان تا در خرابات مغان مأوا كنيم زاهد خودبين كج انديش را رس | خیخی

شد زمان تا در خرابات مغان مأوا كنيم
زاهد خودبين كج انديش را رسوا كنيم
قامت تكريم در تعظيم جانان خم كنيم
تا قد سَروَش میان سینه خود جا کنیم
ساقیا جان تشنه مستی است جام مِی بده
شاید از الطاف مِی شوریده سِرّ غوغا کنیم
تا رود از آتش دل دود برچشم حسود
آه را باناله های نیمه شب سودا کنیم
ما نهال جان خودرا در انالحق کشته ایم
کز درخت عمر خود دار بقا برپا کنیم
هر سحر با موج سبز سنبل از تعظیم باد
ذکر گل را همره فریاد بلبل هاکنیم‌
گر درخت تشنه و خشکیم ما در باغ عمر
خویشتن را تکیه گاه قامت گلها کنیم
"نوریا" با سیل آب چشم خود از داغ دوست
می توان با موج،خودرا غرقه در دریا کنیم
گردن ما از کمند زُلف او بیرون مباد
تا عروجی سوی او با عروة الوثقى كنيم


شعر از جانباز دوران دفاع مقدس، حجت الاسلام و المسلمین سرهنگ خلبان حاج سیدنورالدین حسینی، متخلص به"نوری".


#پارتیزان_میلیتاری


@Partisan_military