Get Mystery Box with random crypto!

بیانیه ۲۰۰ نفر از فعالان سیاسی-مدنی در حمایت از مردم خوزستان | پروانه سلحشوری

بیانیه ۲۰۰ نفر از فعالان سیاسی-مدنی در حمایت از مردم خوزستان

همانطور که در دوران جنگ تحمیلی همه ایران خوزستان بود، امروز هم خوزستان همه ایران است

هشدارهای کارشناسان درباره بروز وظهور بحران های زیست‌محیطی کشور سال‌ها نادیده گرفته شد و تنها پاسخ نظام حکمرانی به اعتراضات صاحب نظران از جمله فعالان زیست محیطی وارد اوردن اتهام سیاه نمایی؛ تبلیغ علیه نظام یا جاسوسی برای بیگانگان بوده است. ‌

سال‌هاست به جای همفکری و بهره گیری از دیدگاه های علمی و مشورت با متخصصان برای شناخت ریشه های بحران و ضروت سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیست محیطی و همکاری های منطقه ای و بین المللی برای افزایش تاب آوری جامعه ایران برای مقابله با تغییرات آب و هوایی و بلایای طبیعی و تخریب اکو سیستم های محیط زیست؛ بودجه های میلیاردی و سرمایه های ملی به دالان‌های پیچیده امنیتی، نظامی و قضایی و تقویت تکنولوژی سرکوب تخصیص داده شده است.

سالها است مافیای سد‌سازی بدون توجه به مطالعات کارشناسی با اتکا به قدرت سیاسی مواهب طبیعی ایران را در معرض نیستی و نابودی کشانده است.

سالها است نفوذ سیاسی نقش مخرب خود را در تصمیمات برای اجرای پروژه های بزرگ انتقال آب به شهرها و مناطق تحت نفوذ اصحاب قدرت به کار گرفته است.

سالها است حامی پروری و رفاقت سالاری در نظام برنامه ریزی با زیر پا گذاردن خیر عمومی و منافع ملی راه را برای تاسیس صنایع آب بر در مناطق خشک مرکزی هموار کرده است.

سالها است تولید نفت بدون در نظر گرفتن ابعاد زیست محیطی آن زندگی را برای مردم ساکن مناطق نفت خیز جهنم ساخته است.

و بالاخره سالها است توسعه آمرانه در نظام حکمرانی اقتدارگرا سرنوشت ملک و ملت را به تباهی، فقر ، نابرابری و توسعه نیافتگی کشانده است. بی تردید حاصل این سیاست های نابخردانه تنها و تنها بحران های متوالی ، نارضایتی همگانی و وارد آمدن خسارات عظیم ملی بوده است.

چهره زخمی و قلب رنج دیده امروزخوزستان آیینه ایران فردا است: سرزمینی سرشار از گنج و مملو از رنج، جلگه ای که مامن نفت و گاز و ثروت است اما از تشنگی و فقر‌ و تبعیض، زمینِی سوخته آغشته به خون شده است. خوزستان سرزمینی با مردمی استعمار گریز و مدافعان وطن در زیر بمباران و موشکباران متجاوزین ، اکنون شب های داغ تابستان را با تشنگی و بی برقی در خیابان ها میگذراند و به جای بهره مندی از امنیت ایثارگری ها، انرژی ذخیره شده پشت سدها و لذت نسیم خنک کناره های کارون، تشنه کام و رنجور در خاموشی و تاریکی شبانه به ناچار در جستجوی سپری است در برابر گلوله هایی که به سوی‌اش شلیک می شود.

خوزستان تنها گوشه ای از محصول ساختار ناکارآمد، فساد ساختاری، سیاستهای سراسر خطا و مدیریت آمرانه و امنیتی است که به گسترش روزافزون نابرابری، تبعیض، فقر و رنج روز افزون مردم ایران منجر شده است. واقعیت این است که فشارهای اقتصادی و معیشتی امروز ناشی از تحریم و تورم؛ ناامیدی و دلخستگی عمومی از ناکارآمدی های نظام حکمرانی و تبعیض و نابرابری منبعث از فسادهای گسترده و خشم برخاسته از انکار و فرافکنی همه این‌ بحران ها و مشکلات از سوی حاکمیت و مسئولان حکومتی؛ کاسه های صبر را لبریز کرده و از آستانه تحمل مردم گذشته است.

اعتراضات پردامنه و مکرر که هربار در گوشه ای از ایران شاهد آن هستیم نه توطئه استکبار است و نه حاصل تحریک دیگران. این اعتراضات ناشی از تجمیع بحران های ساختاری در نظام حکمرانی است. این حق غیر قابل کتمان مردم ناراضی است تا در شرایط فقدان مطبوعات و رسانه های آزاد و محرومیت از احزاب و تشکل های مستقل و منتقد با تشکیل اجتماعات و تظاهرات خیابانی دردهای شان را فریاد بزنند و داد خواهی کنند. اما حکومت با خشونت ورزی پادگانی، حذف رسانه ای، کیفرهای قضایی و راه اندازی ماشین سرکوب پاسخ معترضان را میدهد و آنها را تهدید میکند. این روش حکمرانی که بقا و‌تداوم خود را تنها در سایه ” النصر بالرعب” یافته هیچ گونه مسیر و‌منفذی برای اصلاح باقی نگذارده و هر روز هزینه ملی را برای گذار به دمکراسی و توسعه و رفاه افزایش داده است.

به این ترتیب حاکمان بر شاخه نشسته و بن می بُرند. آنها در آینده ای نه چندان دور باید پاسخگوی این رفتارها و تصمیمات مغایر با منافع ملی خویش باشند. در دنیای امروز هیچ حکومتی در جهان حق ندارد اعتراضات مسالمت آمیز مردم را با گلوله و شلیک تیر پاسخ دهد. ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن محکوم کردن سیاست سرکوب مردم خوزستان، خواهان توقف سرکوب و خاتمه اعمال خشونت علیه اهالی خوزستان هستیم و اعلام می کنیم همانطور که در دوران جنگ تحمیلی همه ایران خوزستان بود، امروز هم خوزستان همه ایران است.