Get Mystery Box with random crypto!

@Parvin_Etesami_reading ۱۵۷-کعبه ی دل، ۴۸بیت، بخش ، تا بیت۲۳: | Reading_ parvin پروین خوانی

@Parvin_Etesami_reading
۱۵۷-کعبه ی دل، ۴۸بیت، بخش ، تا بیت۲۳:

گَهِ اِحرام، روزِ عیدِ قربان،
سخن می گفت با خود کعبه، زینسان:

که من، مرآتِ نور ذوالجلالم؛
عروسِ پردهٔ بزمِ وصالم.۱

مرا دست خلیل الله برافراشت؛
خداوندم عزیز و ناموَر داشت.۲

نباشد هیچ اندر خِطّهٔ خاک،
مکانی هم چو من، فرخنده و پاک.

چو بزمِ من، بِساطِ روشنی نیست؛
چو مُلک من، سرایِ ایمنی نیست.

بسی سرگشتهٔ اخلاص داریم؛
بسی قربانیانِ خاص داریم.

اساسِ کشورِ ارشاد، از ماست؛
بِنایِ شوق را، بنیاد از ماست.۳

چراغِ این همه پروانه، ماییم؛
خداوند جهان را خانه، ماییم.۴

پرستشگاهِ ماه و اختر، این جاست؛
حقیقت را کتاب و دفتر، این جاست.۵

در این جا، بس شهان افسر نهادند؛
بسی گردن فرازان، سر نهادند.

بسی گوهر، ز بام آویختندم؛
بسی گنجینه، در پا ریختندم.۶

به صورت، قبلهٔ آزادگانیم؛
به معنی، حامیِ افتادگانیم.۷

کتابِ عشق را، جز یک ورق نیست؛
در آن هم، نکته‌ای جز نامِ حق نیست.۸

مقدّس، همّتی، کاین بارگَه ساخت!
مبارک نیّتی، کاین کار پرداخت!

در این درگاه، هر سنگ و گِل و کاه،
خدا را سجده آرد، گاه و بیگاه.

«انا الحق» می زنند این جا، در و بام؛
ستایش می‌کنند، اجسام و اجرام.۹

در این جا، عرشیان تسبیح خوانند؛
سخن گویانِ معنی، بی زبانند.

بلندی را، کمال از دَرگَهِ ماست؛
پَرِ روح‌ُالاَمین، فرشِ ره ماست.۱۰

در این جا، رُخصتِ تیغ آختن نیست؛
کسی را دستِ بر کس تاختن نیست.۱۱

نه دام است اندر این جانب، نه صیّاد؛
شکار آسوده است و طائر آزاد.

خوش آن استاد، کاین آب و گِل آمیخت!
خوش آن معمار، کاین طرحِ نکو ریخت!

خوش آن دَرزی، که زرّین جامه‌ام دوخت!
خوش آن بازارگان، کاین حُلّه بفروخت!

مرا، زین حال، بس نام‌آوری هاست؛
به گردونِ بلندم، برتری هاست.
ادامه دارد...

کلیدواژه ها واژه های پُربَسامَد:
#مثنوی #کعبه_دل #پروین
#مناظره #کعبه #دل
#عید_قربان #احرام #قربانی
#صفا #مروه #عشق #عقل
#گوهر #پاک #اخلاص #صدق #پیکان
#بنیاد #ارشاد #شوق #پرستشگاه
#حقیقت #پرده #خدا #ذوالجلال
#مقدس #اناالحق #روح_الامین
#دام #شکار #صیاد #مرغ #آشیان
#درزی #جامه #حله #دیبا #بازرگان
#جان #جسم #خاک #جهان
#تن #دست #پا #سر #چشم
#عید #ابراهیم #آذر #معمار
#دوست #بنده #هستی #خون
#همسایه #کشتی #ناخدا #شمع
#خانه_خاص_خدا #کعبه_دل
#دریا #ساحل #توده_گل
#محراب #سجده_گاه #نماز
#کنایه #تشبیه #استعاره #تلمیح
#را_ی_فک_اضافه #مجاز
#را_ی_مالکیت
@Parvin_Etesami_reading


توضیحاتِ شعر۱۵۷، بخش :
۱-مرآت: آیینه ؛ ذوالجلال: صاحب بزرگی(از اَسماء و صفات خداوند) ؛ عروسِ پرده: کعبه پوشیده در پرده؛ بزم وصال: کنایه از مراسم حج ؛ معنی بیت: مَن آیینه یِ نور خداوند بزرگم که در ایّام وصال و انجام مناسک حج هم پرده پوشم.
۲-خَلیلُُ الله: دوستِ خالصِ خدا، لقبِ حضرت ابراهیم_علیه السّلام_(اشاره به آخرِ آیه ی ۱۲۵ سوره ی نساء) ؛ این بیت اشاره دارد به فرمان الهی و بازسازیِ خانه ی خدا به دست ابراهیم_ع_(اشاره به آیات ۱۲۵ بقره و ۲۶ حج).
۳-ارشاد: راهنمایی، هدایت ؛ کشورِ ارشاد: ارشاد به کشور تشبیه شده است (اضافه ی تشبیهی) ؛ بِنایِ شوق را بُنیاد: بُنیادِ بِنایِ شوق("را"ی فکِّ اضافه، "بنا" در نقشِ مضافٌ الیه است).
۴-پروانه: استعاره از طواف کنندگان بر گِردِ کعبه ؛ خداوندِ جهان را خانه: خانه ی خداوندِ جهان("را"ی فکِّ اضافه، "خداوند" در نقشِ مضافٌ الیه).
۵-حقیقت را کتاب و دفتر: کتاب و دفترِ حقیقت("را"ی فکِّ اضافه، "حقیقت" در نقشِ مضافٌ الیه).
۶-زِ بام آویختندم: از بامم آویختند(جا به جایی ضمیر) ؛ در پا ریختندَم: در پایم ریختند(جا به جایی ضمیر).
۷-به صورت: در ظاهر ؛ به معنی: در معنی، در حقیقت ؛ افتادگان: بی چارگان، فروتنان.
۸-کتابِ عشق را جز یک ورق نیست: کتابِ عشق فقط یک ورق دارد("را"ی مالکیت).
۹-اَنالحَق می زنند: اشاره(تَلمیح) به زندگی حسین بن منصورِ حلّاج، عارفِ شوریده و به وصالِ حق رسیده یِ قرن سوم هجری، که به دیگران و به خود اشاره می کرد و می گفت: حق، حق، حق...، اَناالحَق: (ظاهر کلام:) شما هریک خدایید، من حق(خدا) هستم،(باطن کلام:)کسی نیست، من نیستم هر چه می بینم، اوست(خداست)، در واقع به مقامِ درکِ این قول قرآن رسیده بود که:
"وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ..." مشرق و مغرب از آنِ خداست. پس به هر طرف كه رو كنيد، خدا آن جاست. (آیه ۱۱۵ بقره) ؛ اَناالحَق می زنند این جا در و بام: این جا همه به مقامِ درک حقیقتِ عالَم می رسند، این جا چشمِ حقیقت بین، بینا می شود.
۱۰-بلندی را کمال: کمالِ بلندی ؛ روحُ الاَمین: لقبِ جبرائیل ؛ مصراع دوم: کنایه از رفت و آمدِ بسیار جبرائیل به کعبه.
۱۱-دست: توانایی(مجاز) ؛ این بیت و بیت بعد به حَرام بودنِ جنگ و شکار برای مُحرِم اشاره دارد.

@Parvin_Etesami_reading