Get Mystery Box with random crypto!

@Parvin_Etesami_reading ۱۵۷-کعبه ی دل، بخش ، از بیت۲۴ تا آخر: | Reading_ parvin پروین خوانی

@Parvin_Etesami_reading
۱۵۷-کعبه ی دل، بخش ، از بیت۲۴ تا آخر:

بدو خندید دل آهسته، کای دوست،
ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست!

چنان رانی سخن، زین تودهٔ گل
که گویی فارغی از کعبهٔ دل!

تو را چیزی برون از آب و گِل نیست؛
مبارک کعبه‌ای مانندِ دل نیست.

تو را گر ساخت ابراهیمِ آذر،۱۲
مرا بفراشت دستِ حَیِّ داور.

تو را گر آب و رنگ از خال و سنگ است،
مرا از پرتوِ جان، آب و رنگ است.

تو را گر گوهر و گنجینه دادند،
مرا آرامگاه از سینه دادند.

تو را در عیدها بوسند درگاه؛
مرا باز است در، هرگاه و بیگاه.

تو را گر بنده‌ای بنهاد بنیاد،
مرا معمارِ هستی، کَرد آباد.

تو را تاج اَر زِ چین و کِشمر آرند،
مرا تفسیری از هر دفتر آرند.

ز دیبا، گر تو را نقش و نگاریست،
مرا در هر رگ از خون، جویباریست.

تو جسمِ تیره‌ای، ما تابناکیم؛
تو از خاکی و ما از جانِ پاکیم.

تو را گر مَروه‌ای هست و صفایی،
مرا هم هست، تدبیری و رایی.

در این جا نیست شمعی جز رخِ دوست؛
وگر هست انعکاسِ چهرهٔ اوست.

تو را گر دوست دارند اختر و ماه،
مرا یارند عشق و حسرت و آه.

تو را گر غرق در پیرایه کردند،
مرا با عقل و جان، همسایه کردند.

در این عُزلتگهِ شوق، آشناهاست؛
در این گُم گشته کَشتی، ناخداهاست.

به ظاهر، مُلکِ تن را پادشاییم،
به معنی، خانهٔ خاص خداییم.۱۳

در این جا رمز، رمزِ عشق بازی است؛
جز این یک نقش، هر نقشی مجازی است.

در این گِرداب، قربان هاست ما را؛
به خون آلوده، پیکان هاست ما را.

تو، خونِ کُشتگانِ دل ندیدی؛
از این دریا، به جز ساحل ندیدی.

کسی کو کعبهٔ دل پاک دارد،
کجا ز آلودگی ها باک دارد؟۱۴

چه محرابی است از دل با صفاتر؟
چه قندیلی است از جان روشناتر؟

خوش آن کو جامه از دیبای جان کرد!
خوش آن مرغی، کزین شاخ آشیان کرد!

خوش آن کس، کز سرِ صدق و نیازی،
کند در سَجدگاهِ دل، نمازی!

کسی بر مِهتران، پروین، مِهی داشت،
که دل چون کعبه، ز آلایش تهی داشت.۱۵


توضیحاتِ شعر۱۵۷، بخش :

۱۲-ابراهیمِ آذر: ابراهیم پسر آذر(املای قرآنی "آزر": "وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ..." و ابراهيم به پدرش آزر گفت...انعام،۷۴)، "آذر" با این املا، معنی آتش دارد، کاربرد این املا، #ایهام_تناسب ایجاد می کند و آتشی که برای سوزاندن ابراهیم افروختند و گلستان شد، نیز به ذهن مُتَبادِر می شود.
۱۳- مُلکِ تن: کشورِ جسم(#اضافه_ی_تشبیهی) ؛ مصراع دوم اشاره دارد به این حدیث از امام صادق _عليه السَّلام_: القلبُ حرمُ الله، فلا تسكن حرم الله غيرَ الله: دل، خانه ی خداست، غیر خدا را در آن جای مده. تکرار واجِ "خ" در مصراعِ دوم، واج آرایی، پدید آورده است.
معنی بیت: [دل در ادامه ی سخن، به کعبه می گوید:] ما در ظاهر پادشاهِ کشورِ تن، ولی در حقیقت، خانه ی ویژه ی خدا هستیم.
۱۴-کعبه ی دل: اضافه ی تشبیهی، دل به کعبه تشبیه شده است ؛ باک: بیم، ترس. این بیت یک #پرسش_انکاری است: کسی که دل را پاک نگه دارد، ترسی از آلودگی ها ندارد.
۱۵-مِهتران: بزرگان ؛ مِهی: بزرگی، سروری ؛ آلایش: آلودگی ؛ تُهی: در اصل تلفّظِ تَهی درست است، به تَه رسیده، خالی ، امّا تلفّظ تُهی رایج است.
معنی بیت: ای پروین، کسی بر بزرگان، سَروَری دارد که دل را مانند کعبه، از آلودگی ها دور و پاک نگه دارد.

@Parvin_Etesami_reading