2021-07-16 06:22:28
*سه متن زیبا تقدیم به ملت بزرگ ایران:*
اگر دوباره جنگی شروع شد و ما نبودیم از قول ما رزمندگان دیروز به رزمندگان فردا بگوئید: در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به بعد از جنگ هم بیاندیشید
«منتشر شده در: هیات صاحب الزمان استان یزد_مشهد. فروردین ۲۴, ۱۳۹۹»
اگر دوباره جنگی شروع شد و ما نبودیم از قول ما رزمندگان دیروز به رزمندگان فردا بگوئید: در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به بعد از جنگ هم بیاندیشید.
مبادا ارزشها را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، ارزش ها، مثل امروز، عوض می شود و عوضیها ارزشمند می شوند.
می بینید که چگونه ما را غریبه میپندارند!
آن روزها:
قطار قطار می رفتیم، واگن واگن
بر می گشتیم.
راست قامت می رفتیم، کمر خمیده
بر می گشتیم.
دسته دسته می رفتیم. تنها تنها
بر می گشتیم.
بیهیچ استقبال و جشن و سروری.
فقط آغوش گرم مادری چشم انتظارمان بود و دگر هیچ!
اما مردانه، ایستادیم.
باور کنید که:
ما هم دل داشتیم، فرزند و عیال و خانمان داشتیم.
اما با دل رفتیم. بیدل برگشتیم.
با یار رفتیم. با بار بر گشتیم.
با پا رفتیم. با عصا بر گشتیم.
با عزم رفتیم. با زخم برگشتیم.
با شور رفتیم. با شعور برگشتیم.
ما کنون پریشان هستیم.
اما پشیمان نیستیم.
ما همان کهنه رزمندگان پیادهایم که سواری نیاموختهایم.
ما همان هایی هستیم که به وسوسهی قدرت نرفته بودیم.
میدانید تعداد ما در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟؟!!
۳/۵ درصد از کل جمعیت ایران!!!
اما مردانگی را تنها نگذاشتیم.
ما غارت را آموزش ندیده بودیم.
رفتیم و غیرت را تجربه کردیم.
اکنون نیز فریاد میزنیم که:
این حرامیان یقه سفیدان قافلهی اختلاس از ما نیستند.
این گرگانی که صد پیراهن یوسف را دریدهاند از ما نیستند.
این خرافات خوارج پسند وصله ی مرام ما نیست.
ما نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم.
اما استخوان در گلو و خار در چشم، از وضعیت امروز مردم خوبمان شرمندهایم,,
شرمنده ایم، با صورتی سرخ.
شرمنده ایم، با دستانی که در فکه و شلمچه و مجنون و هور و ارتفاعات غرب جا مانده است
ای همه ی آنانی که احساس پاک را می شناسید!
ما، اگر به جبهه نمیرفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان ایران، آمده بود، چه می کردیم؟!
شما را به آن سالار شهیدان، ما را بهتر قضاوت کنید.
حساب اندکی از ما که آلوده شدند و شرافت خود را فروختند، را به پای ما ننویسید.
بگذارم و بگذرم...
سربازم و هرگز نکنم پشت به میدان
گر سر برود من نروم از سر پیمان
ای خاک مقدس که بود نام تو ایران
فاسد بود آن خون که به پای تو نریزد!؟
تقدیم به خانواده های محترم شهدا و جانبازان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس که مرد و مردانه از وجب به وجب این خاک حراست نمودند.
شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم
”این قافله به پایان راه نزدیک میشود”
(تاریخ انتشار: اسفند ۲۳, ۱۳۹۹, ۱۵:۴۳)
هر زمستانی که میاید و میرود هزاران ایثارگر دفاع مقدس روحشان پرواز میکند تا در طول این دوره (عمده عملیاتهای ایران در این فصل بوده است) با دوستان شهیدشان گپ و گفتی کنند و درد دلی داشته باشند.
اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را ۲۳ سال در نظر بگیریم و سال ۶۳ را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم ، سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان‘ جانبازان و آزادگان) و در سال ۱۴۰۰ باید عددی حدود ۶۰ سال باشد و البته آسیب های روحی و جسمی وارده به این افراد، آنان را مشابه پیرمردانی۷۰ تا ۸۰ ساله (بسته به نوع و شدت آسیب های روحی و جسمی) نشان میدهد.
دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخر خط رسیده اند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان خود پیوسته اند.
آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را می بندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله را برای تشییع اینان می شنویم.
تا ده سال اینده، اگر خبرنگارانی
هوس مصاحبه و گفتگو با یکی
از رزمندگان زنده مانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر، کوه به کوه و دیار به دیار روزها و ماهها، بگردند، تا شاید بتوانند یک کهنه سرباز پیر و فرتوت، که نای سخن گفتن
نداشته باشد را پیدا کنند تا
مصاحبه ای نمایند.
امروزه اغلب پیکرهای شهیدان
تازه تفحص شده، بیکس و کار
هستند، چون اغلب پدران و مادران
این شهیدان مظلوم دارفانی را
وداع گفته اند و چه بسیار از این شهیدان غریبانه بخاک سپرده میشوند.
مسئولین عزیز و شیفتگان خدمت!!!، جانبازان و ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را نیز همچون شهیدان تازه تفحص شده تفحص نمایید شاید که دردشان را امروز پیدا کنید.
مطمئن باشید خیلی زود دیر می شود.
خداوند به همه این عزیزان بازمانده از آن دوران سخت و تحمل کنندگان سالها درد و رنج ، پاداشی در خور (دیدار دوستان شهیدشان ) را عطا نماید.
«نویسنده:
169 views@Pasokhgoyan1, 03:22