Get Mystery Box with random crypto!

PDF ™

لوگوی کانال تلگرام pdfscom — PDF ™ P
موضوعات از کانال:
یوستین
ویکتور
ساموئل
فئودور
أميل
کارل
فروغ
Bt
آرتور
Sorn
All tags
لوگوی کانال تلگرام pdfscom — PDF ™
موضوعات از کانال:
یوستین
ویکتور
ساموئل
فئودور
أميل
کارل
فروغ
Bt
آرتور
Sorn
All tags
آدرس کانال: @pdfscom
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 213.37K
توضیحات از کانال

کتابخونه تلگرامی :
📚اینجا مثل کتابخونه های توی شهر، کارت عضویت نمیخواد!
جهت حمایت از صاحبان اثر،از انتشار کتاب هایی که حق چاپشان محفوظ است و درحال فروش میباشند معذوریم🙏
.
.
.

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 218

2022-08-02 21:47:02
فروش دختران در زمان قاجار

از آنجایی که وضع اقتصادی عامه مردم ایران در دوره قاجاریه بسیار بد بود و شاهزادگان،والیان و حکام چنان زندگی را بر مردم تنگ کرده بودند که هر خانواده اصطلاحا در پی کم کردن نان خورهایش بود...

و طبق معمول همواره قدرتمندان نیز زنباره و هوس ران بودند، بنابراین بهترین کالا برای باز پرداخت بدهی مالیاتی مردم در نزد آنان همین زن و دخترهای مردم بود! و چون گرسنگی و مالیات بر خانواده ها فشار می آورد، از دختران خود برای رها شدن از آن تنگناها مایه می گذاشتند!

ناظم الاسلام کرمانی در صفحات ۲۰۹ و ۲۰۸ در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه چنین میگوید: حکایت قوچان را مگر نشنیده اید که پارسال زراعت به عمل نیامد و می بایست هر یک نفر مسلمان قوچانی سه "ری" گندم مالیات بدهد. چون نداشتند و کسی به داد آنها نرسید...

حاکم آنجا سیصد نفر دختر مسلمان را در عوض گندم، مالیات گرفته و هر دختری را به ازای دوازده من گندم (۳۶ کیلو) محسوب و به ترکمانان فروخت! گویند بعضی از دختربچه ها را در حالت خواب از مادرهایشان جدا می کردند! زیرا که بیچاره ها راضی به تفرقه نبودند و شیون می کردند!

@PDFsCom
10.4K views18:47
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 19:46:45 یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است.مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند.
انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند.انتظار می‌کشیدند که بمیرند.توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذ توالت بخرند.توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف‌های درازتر می‌رفتند.صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی.منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید.منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می‌کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد .توی مطب روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

عامه پسند
#چارلز_بوکوفسکی

@PDFsCom
10.0K views16:46
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 19:46:37
پیرمردی قد خمیده
در حال عبور بود،
جوانی به تمسخر
به او گفت:
این کمان را چند خریدی؟

پیرمرد گفت:
گذر زمان به تو هم
رایگان خواهد داد،
صبر داشته باش...

@PDFsCom ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌
9.6K views16:46
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 16:55:26 دو شاهزاده در مصر بودند،
یکی علم اندوخت و دیگری مال اندوخت.
عاقبته الامر آن یکی علّامه عصر
و این یکی سلطان مصر شد.

پس آن توانگر با چشم حقارت
در فقیه نظر کرد و گفت:
"من به سلطنت رسیدم و تو هم
چنان در مسکِنت بماندي." گفت:
"ای برادر، شکر نعمت حضرت باری
تعالی بر من واجب است که میراث
پیغمبران یافتم و تو میراث فرعون و هامون.

من آن مورم که در پایَم بمالند
نـه زنبـورم که از دستـم بنالند

کجا خود شکر این نعمت گزارم
کـه زور مـــــردم آزاری نــدارم ؟

#سعدی

@PDFsCom
9.9K views13:55
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 09:44:00
ایشون مارگارت میچله.
سال ۱۹۲۶ شوهرش از دست کتابایی که میخونده خسته میشه، چون آوردنشون از کتابخونه با ایشون بوده و بهش میگه: «پِگی ول کن! به‌جای این‌همه کتاب خوندن، بشین یکی بنویس!»
ایشونم میشینه و رمان "بر باد رفته” رو مینویسه!

نتیجه: پشت هر زن موفقی، یک مرد تنبلم هست :))

@PDFsCom
14.2K views06:44
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 06:38:29
ما اندازه نفس کشیدن به شنیدن جمله‌های خوب نیازمند هستیم؛
مثل: غصه نخور، فدای سرت، کنارت هستم تا آخرش،
مثل حیف این بارون که زیرش قدم نزنیم، بپوش میام دنبالت،
مثل: چقدر بودنت زندگی‌مو رنگی کرده و ...

جمله های خوب رو از هم دریغ نکنیم ...

شروع هر روز فرصتی دوباره است

@PDFsCom
12.4K views03:38
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 20:11:27 بعضی وقت‌ها احساس میکنم که هیچ چیز معنی ندارد. در سیاره‌ای که میلیون‌ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می‌رود، ما در میان غم زاده شده‌ایم؛ بزرگ می‌شویم، تلاش و تقلا می‌کنیم، بیمار می‌شویم، رنج می‌بریم، سبب رنج دیگران می‌شویم، گریه و مویه می‌کنیم، می‌میریم، دیگران هم می‌میرند، و موجودات دیگری به دنیا می‌آیند تا این کمدی بی‌معنی را از سر گیرند.

تونل
#ارنستو_ساباتو

@PDFsCom
12.5K views17:11
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 16:26:50
دین درست را از میوه اش باید شناخت نه از صحبت های رهبرانش!
وقتی افراد بی نظم منظم شدند
فقر کم شد، دزدی کم شد، بی اخلاقی کم شد
آن وقت میگوییم دین این جامعه درست است

#امام_موسی_صدر

@PDFsCom
13.8K views13:26
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 11:40:02 تا انتها بخوانید ...

میگویند وقتی رضا شاه تصمیم گرفت بانک ملّی را تأسیس کند ، برای بازاری های تهران و اطراف پیغام فرستاد که از بانک ملّی اوراق قرضه بخرند.
هیچکدام از تجّار بازار حاضر به این کار نشدند .
وقتی خبر به خانم فخرالدّوله ، مالک بسیار ثروتمند ، (خواهر مظفّر الدین شاه و مادرمرحوم دکتر امینی) رسید ، به رضاشاه پیغام فرستاد که مگر من مرده ام که می خواهی از بازاریان پول قرض کنی ؟!!! من حاضرم در بانک ملّی سرمایه گذاری کنم .
و به این ترتیب بانک ملّی با پول خانم فخرالدّوله تأسیس شد
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد ، قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود .
به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد .

روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت که متوجّه شد مغازه ای بسته است .
ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند .
کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند.
شاه پرسید : پدر سوخته چرا مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم ، امروز روز قتل (شهادت) حضرت مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست در این روز عرق بفروشم .

رضاشاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است .
آنوقت رضا شاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت: در این مملکت یک مرد واقعی داریم , آنهم خانم فخر الدوله است و یک مسلمان واقعی داریم آنهم قاراپط ارمنی است.

سالهای سال بعد شاعره بزرگ ایران خانم پروین اعتصامی در وصف این ماجرا این چنین سرود :

واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟

صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت ، هم کلید زندگیست

گفت : "زین معیار اندر شهر ما ،
یک مسلمان هست آن هم ارمنیست !

@PDFsCom
14.0K views08:40
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 07:48:16
آقای بارتلمی یک چیز رو خوب در گوشَت فرو کن، در هیچ جای این دنیا واقعا قانونی وجود نداره، قانون رو کسی تعیین میکنه که زورش از همه بیشتر باشه.

دختری از بروکلین
#گیوم_موسو

@PDFsCom
12.5K views04:48
باز کردن / نظر دهید