Get Mystery Box with random crypto!

| دزد‌هایی که دزد نیستند | حدود ۲۰۰ سال است که کلپتومانیا به | پندار

| دزد‌هایی که دزد نیستند |

حدود ۲۰۰ سال است که کلپتومانیا به طور رسمی در ادبیات روانشناسی توصیف شده است. با این وجود، بسیاری از افراد، اطلاعات زیادی درباره این اختلال ندارند و نمی‌دانند که این موضوع چه آسیب‌هایی برای سلامت روان و زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد. بر اساس راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، کلپتومانیا را به عنوان یک اختلال کنترل تکانه طبقه‌بندی می‌کنند. با این وجود، این وضعیت دارای ویژگی‌های مشترک با اختلالات طیف وسواس فکری، اختلالات خلقی و اختلالات سوء مصرف مواد است. کلپتومانیا با تمایل به دزدی و ناتوانی در توقف مشخص می‌شود که می‌تواند تکانشی باشد.

این تمایلات نابهنگام، مخاطره‌آمیز و خطرناک هستند. برخی از آزمایش‌ها نشان داده‌اند که افراد مبتلا به این عارضه تکانشی‌ترند و کمتر مهار می‌شوند و همچنین به دنبال احساسات هستند. افراد مبتلا به این بیماری افکار و تمایلات مزاحم مرتبط با دزدی از مغازه را تجربه می‌کنند و اغلب پس از انجام این عمل احساس گناه، پشیمانی یا افسردگی‌ می‌کنند. اقلامی که آن‌ها می‌دزدند معمولاً ناخواسته و غیر ضروری هستند و احتکار می‌شوند، دور انداخته می‌شوند، اهدا می‌شوند یا به فروشگاه بازگردانده می‌شوند. اقدام به خودکشی مرتبط با احساس شرم ناشی از دزدی از مغازه یا مشکلات شخصی مرتبط غیرمعمول نیست.

به گفته نویسندگان یک مطالعه، شدت تشخیص کلپتومانیا به شدت با احساس «پاداش» ناشی از دزدی و همچنین اختلالات اجباری مرتبط است. افراد مبتلا به کلپتومانیا به شدت با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند. اگرچه هنوز چیز‌های زیادی در مورد لپتومانیا روشن نشده است، مداخلات روان‌گردان و روان‌درمانی در حال ظهور ممکن است به افراد مبتلا به این بیماری کمک کند. در این بین، آن‌ها احتمالاً به جای عواقب قانونی، از رفتار دلسوزانه سود بیشتری خواهند برد.

#روانشناسی

Join |